چکیده:
مولوی، بزرگترین شاعر و نویسنده عارف قرن هفتم و در تاریخ زبان و ادب فارسی، شخصیّتی دورانساز و تأثیرگذار در تحوّلات ادبی فرهنگی بوده است. آثار مولوی، تاکنون هدف رویکردهای مختلف پژوهشی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، تلاش شده از منظری دیگر بر آفرینشهای ادبی و فکری آثار مولوی نگریسته و جلوههای از تربیت چندفرهنگی در آنها باز نموده شود. هدف کلی این پژوهش، بررسی جلوه هایی از تربیت چندفرهنگی و میزان مصداق آن در آثار مولوی بوده و جهت بازشناسی و استخراج مؤلفه های تربیت چندفرهنگی، به مثنوی مولوی توجه شده است. بدین منظور ابتدا مبانی نظری آموزش و پرروش چندفرهنگی مطالعه و 10 مقوله از مهمترین مؤلفه های آن مشخص شده و، الگوهایی از مثنوی مولوی بر اساس این مؤلفه ها تحلیل شدهاند. روش تحقیق در این پژوهش در اساس مطالعه کتابخانهای و تحلیل محتوا و واحد تحلیل، مضمون حکایات یا آموزه ها بوده است، امّا به لحاظ ماهیّت و روش در شمار تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار میگیرد. جامعه آماری آموزه های از مثنوی مولوی تشکیل می -دهدنتایج نشان می دهد که توجه به رویکرد تربیت چندفرهنگی در مثنوی مولوی در همه مؤلفه های دهگانه مذکور در این پژوهش و تربیت چندفرهنگی، نمود فراوان داشته و این مقوله ها به فراوانی مورد تأکید قرار گرفته است.
Molavi, the greatest poet and writer in the 7th century in Persian language and literature, has been an effective character in literal and cultural changes. His works have been the focus of many different research approaches. In the present study, I have tried to concentrate on Molavis intellectual and literal works from a different point of view and reflect some aspects of his multicultural training. The general aim of this research is the study of some aspects of multicultural training and the level of their applicability in Molavis works. In order to recognize and elicit multicultural training components, I have paid much attention to Masnavi. So I tried to study the theoretical foundations of multicultural training and then identify ten opponents from the most important ones and analyze some samples of Masnavi-e-Maanavi according to these opponents. The library research based on content-analysis method along with using the anecdotes and trainings have been used in the current study, but due to the nature and method of the research, it can be considered a kind of descriptive-analytic research as well. The statistical society is the teachings of Molavi. The result shows that paying attention of multicultural training approach in Masnavi-e-Maanavi is appeared in all of the ten opponents mentioned in multicultural training and research and they have been emphasized frequently.
خلاصه ماشینی:
(آشوری، 1382) (آشوری، 1382: 327) مولوی میگوید تا زمانی که احساس دوگانگی و خود بینی داشته باشیم همه فقط تفرقه و نزاع است و اتحاد همرنگی معنوی لازم است برای زیستن سعادتمند: تفرقه برخیزد و شرک و دوی وحدت است اندر وجود معنوی چون شناسد جان من جان تو را یاد آرند اتحاد ماجری (دفتر چهارم: 3830- 3829) مولوی به صراحت از مثنوی و مطالب و مضامین مختلف دفاع میکند که با همه گوناگونی حکایات و موضوعات، با یک هدف واحد را دارم و همچون جامعه متکثر که دارای وحدت و یکرنگی هستند: مثنوی ما دکان وحدت است غیر واحد هر چه بینی آن بت است (دفتر ششم 1528) مولوی در جایی دیگر تمثیل آفتاب را میآورد که به همه یکسان میتابد ولی هر کس و هر چیزی بهرهگیری متفاوت دارد: همچو آن یک نور خورشید سما صد بود نسبت به صحن خانهها لیک یک باشد همه انوارشان چون که برگیری تو دیوار از میان (دفتر چهارم 417-416) مولوی مثال اختلافات افراد و اقوام و مذاهب را مانند اختلافات حروف الفبا میداند که همه مختلف هستند وقتی کنار هم درست چیده شوند معنی واحدی را میرسانند و با هم معنا دار میشوند: اولا بشنو که خلق مختلف مختلف جاناند از یا تا الف در حروف مختلف، شور و شکی است گرچه از یک رو ز سر تا پا یکی است (دفتر اول / 2915-2914) مولانا با دید عرفان عاشقانه، موضوع وحدت را بسیار لطیف تعبیر میکند که پشت سر اختلافات ظاهری وحدت و اتحاد هست اما باید با عشق خالص به سوی آن حرکت کنی: زان سوی حس عالم توحید دان گر یکی خواهی، بدان جانب بران امر «کن» یک فعل بود و نون و کاف در سخن افتاد و معنی بود صاف (دفتر اول 3100-3099) در لابهلای آن تمثیل، به یکی از نابترین نکات اتحاد انسانی و اسلامی در مسیر الهی اشاره میکند و میگوید: دست، کورانه بحبلالله زن جز بر امر و نهی یزدانی (متن دفتر ششم، بیت 3492) که متأثر از آیه 103 سوره آلعمران است، آن جا که حقتعالی میفرماید: «واعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا...