چکیده:
در قرآن مجید، بخش زیادی از مفاهیم در قالب نماد و تمثیل بیان شده است. وجود این تمثیلها در حقیقت نزدیک کنندۀ هر چه بیشتر مفهوم به ذهن مخاطب است. داستانهای عرفانی نیز که غالباً صورتی تمثیلی یا تأویلی دارند، از این سبک قرآن به ویژه در تأویل داستانهای قرآنی بهره بردهاند. یکی از داستانهای رمزی در قرآن کریم، داستان حضرت آدم (ع) است که عرفا در آثار خویش به اشارات آن توجه کردهاند و بهطور صریح یا غیر صریح به رمزگشایی از آن پرداختهاند. هدف اصلی این مقاله، پژوهش پیرامون تجلّی اشارات عرفانی حضرت آدم در آثار عطّار است. دراین پژوهش به داستان آدم (ع) در قرآن و تورات پرداخته ایم؛ همچنین چگونگی این داستان در مقولاتی چون آفرینش آدم، کارنامۀ شیطان، میوۀممنوع، و توبۀ آدم همراه با شواهد شعری بررسی شده است. تحلیل داده های پژوهش نشان دادهاست که آدم رمز عقل کل و حوا رمز نفس کل است و در این داستان مار، شیطان و طاوس از موانع سیر و سلوکاند که به تفصیل بدان پرداخته شده است.
In Holy Quran, many of the concepts are expressed in the form of symbols and allegories. The allegories actually make the concept clearer to the audience's mind. Mystical stories which often are interpretive and allegorical have benefited from this style of Quran especially in the light of interpretation of the Quran stories. One of the allegorical stories in Quran is the story of Adam (peace be upon him) that mystics have focused on its implications in their works and explicitly or implicitly decoded it. The main objective of this paper is to study the expression of mystical allusions of Adam in the works of Attar. In this research, we have studied the story of Adam in Quran and Torah; also this story has been reviewed in terms of the creation of Adam, Mephistopheles records, forbidden fruit, and Adam’s repentance with poetic evidence. The data analysis reveals that Adam indicates the divine wisdom and Eve indicates the whole self and in this story, the serpent, the devil, and the peacock are considered as obstacles of evolution that have been studied in detail.
خلاصه ماشینی:
در بخش پاياني مقاله نيز ضمن مروري بر عقايد برخي عرفـا، بـه اين نتيجه خواهيم رسيد که عطار در بيان داستانهاي ديني با توجه به تفاسـير عرفـاي قبـل از خود تعابير عرفاني زيبايي از مضامين اين داستان دارد.
کيفيت فريب خوردن آدم و حوا از ابليس ، تمثيل پندآميزي است تا انسان را به پرهيز از آميزش با ظاهرآراستگان کج انديش وادارد و به او بياموزد کـه تنهـا فريفتـۀ ظـواهر خوش و دلفريب افراد و اشياء نگردد و به باطن و حقيقت نيز توجه کند.
کيفيت فريب خوردن آدم وحوا از ابلـيس کـه در دهان يا سرمار پنهان مي شود، تمثيل پند آميزي است تا انسان را به پرهيز از آميزش بـا ظـاهر آراستگان کج انديش وا دارد و به او بياموزد که تنها فريفتۀ ظاهر خوش و دلفريب افراد و اشياء و سخنان نگردد و به باطن و حقيقت مکتوم هر چيز نيز توجه کند.
وي بـر ايـن باور است که خداوند شانس و اقبال توبه کردن را در وجود آدم سرشته بود و حضرت آدم بـا اين استعداد ذاتي و به کمک گريه و زاري بي حد به سعادت تقدير خود رسيد.