چکیده:
در این مقاله سعی شده است به استناد آراء ابن عربی، پیروان او و نیز متفکرانی که در اندیشههای او کاوش کردهاند چگونگی آفرینش جهان و به تبع آن انسان، و همچنین بازگشت مجدد این موجود ـ که اصل و خلاصه عالم محسوب میشود ـ به مبدأ آفرینش بررسی گردد. حاصل این تحقیق به ما نشان میدهد بازگشت انسان به حقیقت از دیدگاه ابن عربی، فقط با شناسایی خود و جهان امکانپذیر است؛ زیرا از دیدگاه او ـ که جدای از نظر عرفای متقدمتر و اصیل نمیتواند باشدـ عالم تجلی اسما و صفات الهی است که این صفات به صورت خلاصه (فشرده شده) در آخرین موجود هستی، انسان، بالقوه موجود است؛ بنابراین شناخت انسان برابر با شناخت جهان و حقیقت خواهد بود که ما در این نوشته با چگونگی این شناخت تدریجی و همزمانِ انسان و خدا آشنا میشویم.
In this paper, it is tried to examine the circumstance of the creation of the world and man, and also his return, according to the opinions of IbnArabi, his followers and also the thinkers that investigate in his thoughts. The results show that the return of man to the truth, from the view point of Ibn Arabi, is just possible by recognizing yourself and the world, because in his view point, the world manifests the names and attributes of God, that these attributes are in Man, potentially. Then, recognizing the Man helps to recognize the world and the truth that in this paper, we will recognize God and Man.
خلاصه ماشینی:
خداوندي با چنين ويژگي از ديدگاه ابـن عربـي ـ کـه برگرفتـه از تعـاليم عرفـاي پـيش از اوست ـ به استناد حديث قدسي «کنت کنـزا مخفيـا فاحببـت ان اعـرف فخلقـت الخلـق لکـي اعرف »٢ (ابن عربي ، ١٣٧٦: ٩٨ و ١١٦) براي اينکـه اسـما و صـفاتش را آشـکار کنـد تـا بـدين صورت در عالم شناخته شود، آفرينش را آغاز مي کند «هرچند که او معتقد است حقيقت الهـي از مظاهر و تجلياتش متمايز است ، و نسبت به آنها تعالي دارد، ولي اين مظاهر و تجليات از هر لحاظ مجزا از حقيقت الهي نيست زيرا حقيقت الهي بـه صـورتي آنهـا را فرامـي گيـرد» (نصـر، ١٣٤٥: ١٤٤) بنابراين مي گويد: «خداوند متعال بخـاطر نيـازش بـه آفـرينش دسـت نـزد بلکـه مـي خواسـت اسـما وصـفاتش رابـدين طريـق آشـکار کنـد؛ زيـرا برخـي از اسـما او هماننـد غفوروصفاتش مغفرت ، اسمائش رحيم وصفاتش رحمت ، اسمائش کريم وصفاتش کـرم اسـت که از اين رو شاخه هاي اين درخت ، مختلف و ميوه هايش گوناگون ومتنوع هستند تـا بخشـش خود را براي گناهکار ورحمتش را براي نيکوکار وفضلش را براي فرمانبردار وعدلش را بـراي عصيانگر و نعمتش را براي مؤمن وعذابش را براي کافر ظاهر سـازد»(ابـن عربـي ، ١٣٧٦: ١١٦) البته بايد اذعان کرد فرايند آفرينش رابطه تنگاتنگي با حقيقت و بازگشت به آن دارد.