چکیده:
در ابعاد مختلفی چون سیاست، امنیت و اقتصاد یک کشور، علم و فناوری از مولفه های اساسی قدرت
در سطح ملّی و بین المللی به شمار می رود. ظرفیت های عظیم دانشی و انسانی گسترده و درعین حال
استعداد رشد و پیشرفت ملّی، ضرورت تدبیر بهینه و اثربخش منابع در این عرصه را دوچندان می سازد.
درحالی که جمهوری اسلامی ایران در حال حرکت به سمت اقتداری دانش بنیان در سطح ملّی و
بین المللی است، مدیریت پژوهش و فناوری برای ارتقای سطح کنونی علم و فناوری حائز اهمیت است.
نوک پیکان جهش در علم و فناوری و اتصال آن به جامعه نیز در دست سازمان های دانش بنیان است.
هدف این پژوهش، بررسی عوامل سازمانی موثر بر مدیریت پژوهش و فناوری سازمان های دانش بنیان در
ایران است. این پژوهش از نوع کیفی است و گردآوردی دادهها از طریق مصاحبه با کارشناسان و
صاحب نظران عرصه مدیریت پژوهش و فناوری انجام شده است. تحلیل داده های مصاحبه نیز با روش
تحلیل مضمون صورت گرفته است. با توجه به نتایج این پژوهش میتوان عوامل سازمانی را در قالب 7
دسته کلی تقسیم کرد: عوامل ناظر بر مدیران دانشی، نظام برنامه ریزی، فرهنگ سازمانی، مدیریت منابع
انسانی، مدیریت دانش،، نظام ارزیابی، مدیریت مالی. در هر یک از این عوامل، به صورت جزئی تر، هم
عوامل موفقیتساز و هم عوامل شکستزا ذکر شده اند.
خلاصه ماشینی:
برنامه ریزی صحیح نیروی انسانی شامل موارد زیر است : شناسایی موانع و انحرافات مربوط به این حوزه قبل از وقوع ؛ تجدیدنظر در گزینش افراد ستادی بدون تخصص ؛ گسترش بدنه کارشناسی به جای بزرگ کردن ستاد سازمان ؛ اتخاذ سیاست حفظ نیروهای قدیمی و تلاشگر در سازمان ؛ استفاده از ظرفیت استادان درون سازمان و داخل کشور؛ شناسایی و به کارگیری نیروهای توانمند؛ ایجاد بستر مناسب برای جذب پژوهشگر پست دکتری ؛ استفاده از ظرفیت متقاضیان بیرونی در صورت مناسب نبودن و مکفینبودن دانشجویان مشغول در سازمان ؛ تلاش برای جوان نگه داشتن میانگین سنی فضای مجموعه از طریق استراتژیهای به کارگیری نیروهای جوان در سازمان ؛ فراهم کردن امکان گذراندن دوره سربازی در سازمان ؛ فراهم کردن امکان اجرای پایان نامه مقاطع تکمیلی مبتنی بر پروژه های مصوب سازمان ؛ هوشمندی مدیریت در تدوین استراتژیهایی برای جذب و ورود نیروهای جوان در کنار کارکنان باتجربه و استفاده و درگیرکردن فارغ التحصیلان در قالب های مهارت آموزی و کارورزی مشخص .
در خصوص تجاریسازی نیز توجه به موارد زیر ضروری است : نگاه به تجاریسازی به عنوان یک تخصص و دانش و بهره گیری از افراد متخصص در این حوزه ؛ تسریع در چرخه تولید علم تا تجاریسازی فناوری از طریق مدیریت سیستم ؛ تجاریسازی محصولات با استفاده از به کارگیری محصولات در بخش های مختلف کشور،؛ تأسیس مرکز توسعه تجاری در سازمان برای تجاریسازی و خلق ثروت از ایده های اعضای سازمان ؛ برگزاری فن بازارها برای ارائه محصولات و فروش آن ها؛ توانایی کسب لیسانس و تأمین هزینه ها از طریق تجاریسازی فناوری؛ تشویق پژوهشگران به تأسیس شرکت دانش بنیان مستقل و ارائه خدمات آزمایشگاهی به شرکت های خارجی.