چکیده:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطة استفاده از رسانههای ارتباطی چون مطبوعات، شبکههای مجازی و شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای با احساس ستمگری، نابرابری و تفاوت در میان زنان است که با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه محققساخته در میان نمونة 400 نفری از زنان 25 تا 55ساله شهر تهران انجام شده است. دادههای به دست آمده، با نرم افزار SPSS تحلیل شده و همبستگی میان فرضیههای پژوهش از طریق آزمونهای همبستگی مورد آزمون قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، شناخت تاثیر استفاده از رسانههای ارتباطی بر شکلگیری احساس ستمگری، نابرابری و تفاوت در میان زنان است. یافتهها نشان میدهند که استفادة زنان از رسانههای ارتباطی، بر احساس ستمگری، نابرابری و تفاوت در آنان تاثیر قابل توجهی دارد. مثبت بودن ضریب همبستگی، نشانة ارتباط مستقیم بین مولفههای آزمون است، بدین معنی که با افزایش استفاده از رسانهها، میزان احساس ستمگری، نابرابری و تفاوت در زنان افزایش مییابد و بالعکس. باتوجه به نتایج پژوهش، در پایان پیشنهادهایی جهت سیاستگذاریهای موثرتر و کارآمد در راستای برنامههای رسانهای ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
مثبت بودن ضریب همبستگی نشانة ارتباط مستقیم بین این دو مؤلفه است، بدین معنی که با افزایش استفاده از رسانههای ارتباطی، میزان احساس تفاوت و تبعیض در زنان افزایش مییابد و بالعکس.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج به دست آمده نشان میدهد که سطح اطمینان مربوط به متغیرهای سن، تأهل، شاغل بودن، بیکاری، تحصیلات فرد و تحصیلات والدین و درآمد ماهیانه حداقل 5/2 میلیون تومانی بیشتر از 95/0است، در نتیجه، ارتباط این متغیرها و میزان احساس نابرابری فرد از نظر آماری معنادار است.
بررسی ارتباط پایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان و احساس تفاوت به مثابة تبعیض در آنها با توجه به نتایج از آنجایی که سطح معنادار مربوط به متغیرهای خانهدار بودن فرد، شاغل بودن، دیپلم یا فوقدیپلم بودن فرد، دیپلم یا فوقدیپلم بودن مادر، تحصیلات پدر در همه سطوح، دولتی بودن مسکن فرد و درآمد ماهیانه 5/1 تا 5/3 میلیون تومانی بیشتر از 95/0 است، میتوان بیان کرد که ارتباط این متغیرها و میزان احساس تفاوت به مثابة تبعیض در فرد از نظر آماری معنادار است.
بررسی ارتباط پایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان و احساس ستمگری در آنها با توجه به نتایج به دست آمده، از آنجایی که سطح معنادار مربوط به متغیرهای سن، خانهدار بودن فرد، متأهل یا بیوه بودن، شغلهای مترجمی و تجارت، دیپلم یا لیسانس بودن فرد، دیپلم یا فوقدیپلم یا لیسانس بودن مادر، فوقدیپلم یا فوقلیسانس بودن پدر، رهنی یا اجارهای یا دولتی بودن مسکن فرد و درآمد ماهیانه 5/1 تا 5/2 میلیون تومانی، بیشتر از 95/0 است، نتیجه میگیریم که ارتباط این متغیرها و میزان احساس ستمگری در فرد از نظر آماری معنادار است.