چکیده:
منظومة «ایرج و هوبره» و «زهره و منوچهر» از جمله داستانهای غنایی معاصر است که در تعارض و اختلاف میان دو عقیدة عشق و وطنخواهی سروده شده است. منظومة «زهره و منوچهر» ترجمة آزادی است که ایرجمیرزا آن را به تتبّع از «ونوس و آدونیس» ویلیام شکسپیر سروده است. منظومة «ایرج و هوبره» قاسم لاربن نیز یکی از آخرین منظومههای عاشقانه در ادبیّات فارسی است که به تقلید و استقبال از منظومة عاشقانة «زهره و منوچهر» ایرجمیرزا و در همان وزن سروده شده است.
پژوهش حاضر با استفاده از روش اسنادی و کتابخانهای به مقایسة ساختاری و محتوایی داستان «زهره و منوچهر» ایرجمیرزا با «ایرج و هوبره» میپردازد. برآیند پژوهش نشان میدهد که اگرچه عناصر داستانی هر دو اثر تا حدودی قابل انطباق با یکدیگر است، امّا منظومة «ایرج و هوبره» تقلیدی صِرف از کار ایرجمیرزا نیست. این منظومه در عین تأثیر محسوس از «زهره و منوچهر» قوّت و اصالت دارد. توصیفات زیبا و ترکیبات نوآورانه، زبان نرم و لطیف و روان آن در کنار تازگی موضوع بر گیرایی و ارزشهای منظومه افزوده است. منظومة «زهره و منوچهر» نیز از لحاظ سادگی، روانی و اشتمال بر مفردات و تعبیرات عامیانه، فضاسازی و نمایش روابط شخصیّتها از ورای گفتگوهای زنده و طبیعی از آثار خواندنی ادبیّات ایران است.
خلاصه ماشینی:
منظومۀ «ایرج و هوبره » قاسـم لاربن نیز یکی از آخرین منظومه های عاشقانه در ادبیات فارسی است کـه بـه تقلیـد و اسـتقبال از منظومـۀ عاشقانۀ «زهره و منوچهر» ایرج میرزا و در همان وزن سروده شده است .
با توجه به اینکه منظومة «ایرج و هوبره » قاسـم لاربن مازندرانی یکی از زیباترین و آخرین آثار تمثیلـی و غنـایی ادب فارسـی معاصـر است و تاکنون تحقیق مستقلی در زمینة معرفی این منظومه و مقایسة آن با مثنوی «زهره و منوچهر» صورت نگرفته است ، انجام این پژوهش امـری ضـروری بـه نظـر مـی رسـد.
کوچه گردی هوبره به قصد فروش گل ها و دیدار ایرج و عاشـق شـدن بـر او، نخسـتین گره داستان است که بسیار سریع اتفاق می افتد و با این رویداد «صحنة آغـازین داسـتان که توصیفی از جزئیات عرضه می دارد و بر خوشبختی و رفاه اشخاص تأکیـد مـی کنـد، طبیعتا به مثابة زمینة متضادی است برای بدبختی و روزگار سـختی کـه پـس از آن فـرا می رسد.
داستان لاربن نسبت به منظومة زهره و منوچهر بزنگـاه هـای متعـددتر و کنش های بیشتری دارد که هدف آنها قرار دادن شخصیت های داستان در وضـعیت هـای ناپایدار و دشوار بیشتر برای پیشبرد و هدایت طرح کلی اثر بـه سـمت وضـعیت پایـدار نهایی است که با مرگ هوبره به سرانجام می رسد.