چکیده:
رمان «آن بیست و سه نفر» نوشتۀ احمد یوسفزاده در شمار رمانهای جنگ محسوب میشود. ماجرای این رمان حماسه و پایداری23 تن از نوجوانان غیور ایرانی دهۀ60 در هنگام اسارت است که از زبان یکی از آنها(نویسندة رمان) روایت شده است. در این پژوهش که با هدف نمایاندن یکی از ارزشهای این رمان صورت پذیرفته، مسألۀ «سرعتِ روایت» به عنوان عاملی مؤثّر در شهرت و ماندگاری آن مورد بررسی قرار گرفتهاست. بررسی سرعتِ روایت برای آن است که نشان داده شود در یک اثر ادبی، کنشها و رویدادها در طول چه مدّتی از زمان رخ داده و در سنجشِ هر یک از برهههای زمانی چه حجمی از کتاب به آنها اختصاص یافتهاست؛ بنابراین، بدین منظور روایتهای رمان «آن بیست و سه نفر» بر اساس نظریّۀ روایتشناسی «ژرار ژنت»، به شیوة توصیفی ـ تحلیلی، بررسی گردید و به عوامل افزاینده و کاهشدهندة سرعتروایی در مباحثی نظیر: گزینش و حذف، زمانپریشی، بسامد، توصیف، گفتوگو، افزودن اپیزود، نظریّهپردازی، بیان عمل ذهنی، نمایاندن زمان روانی ـ عاطفی، حدیث نفس و نقل قول پرداخته شد. نتیجۀ این بررسی نشان از آن دارد که سرعتِ روایت در روایتهای رمان «آن بیست و سه نفر» «کُند» است. با توجّه به حجم این روایتها، استفادة حدّاکثری از عوامل کاهندة سرعت در آنها بهعنوان یک مزیّت بهشمار میآید و باعث شهرت، محبوبیّت و ماندگاری این رمان شدهاست.
خلاصه ماشینی:
بررسی سرعت روایت برای آن است که نشان داده شود در یک اثر ادبی ، کنش ها و رویدادها در طول چه مدتی از زمان رخ داده و در سنجش هر یک از برهه های زمانی چه حجمی از کتاب به آنها اختصاص یافته است ؛ بنابراین ، بدین منظور روایت های رمان «آن بیست و سه نفر» بر اساس نظریۀ روایت - شناسی «ژرار ژنت »، به شیوة توصیفی ـ تحلیلی ، بررسی گردید و به عوامل افزاینده و کاهش دهندة سرعت روایی در مباحثی نظیر: گزینش و حذف ، زمان پریشی ، بسامد، توصیف ، گفت وگو، افزودن اپیزود، نظریه پردازی ، بیان عمل ذهنی ، نمایاندن زمان روانی ـ عاطفی ، حدیث نفس و نقل قول پرداخته شد.
در این مقاله تلاش می گردد تا به این سؤال ها پاسخ داده شود:۱ - مهمترین عوامل مؤثر در سرعت روایت روایت های رمان «آن بیست و سه نفر» کدامند؟ ۲- آیا سرعت تند یا کند روایت ، در ماندگاری و شهرت روایت های مورد بحث ، تأثیری دارد؟ ١- ٢- پیشینۀ تحقیق تاکنون پژوهشگران ، رمان ها و داستان هایی را از منظر زمان روایی و با تکیه بر نظریة ژرار ژنت ، مورد پژوهش قرار داده اندکه به مواردی از آنها اشاره می شود: مقالة «زمان مندی روایت در مثنوی »(صرفی ، ۱۳۸۵)، مقالة «بررسی عنصر زمان در روایت با تأکید بر حکایت اعرابی و درویش در مثنوی »(غلامحسین زاده ، طاهری و رجبی ، ۱۳۸۶) مقالة «نقد روایت شناسانة مجموعة ساعت پنج برای مردن دیر است »(طاهری و پیغمبر- زاده ، ۱۳۸۸)، مقالة «روایت زمان در رمان از شیطان آموخت و سوزاند»(فاضلی و تقی - نژاد، ۱۳۸۹)،.