چکیده:
از مهمترین دغدغهها و مسائل اجتماعی که با ظهور عصر مدرن در جامعهی انسانی رواج یافته و توجه بسیاری از محققان حوزهی علوم اجتماعی را بهسوی خود جلب کرده است، دغدغهی تنزل روابط اجتماعی و تضعیف نگرانکننده پیوندها و نیز کاهش همبستگی اجتماعی است. بدین لحاظ هدف از مطالعهی حاضر، بررسی تجربهی زیستهی احساس تنهایی و ارتباط آن با میزان رضایت از زندگی در میان شهروندان بالغ شهر تهران است. این پژوهش از روش پیمایش با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی بهره برده و جامعهی آماری موردبررسی کلیهی شهروندان بالغ کلانشهر تهران بود که 524 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای برای ارزیابی برگزیده شدند. ابزار گرداوری اطلاعات مقیاس کوتاه شدهی احساس تنهایی اجتماعی– عاطفی بزرگسالان (SELSA-S) و مقیاس سنجش رضایت از زندگی باشد، از میزان احساس تنهایی آنها کاسته میگردد و برعکس. از سوی دیگر، مردان، افراد مطلّقه و همسر فوت کرده (SWLS) است. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل اطلاعات نشان دادند که 6/30 درصد از شهروندان در حد متوسط و 6/. درصد آنها در سطح شدید احساستنهایی را تجربه کردهاند. همچنین، میزان رضایت شهروندان تهرانی از زندگیشان در حد متوسط به بالا ارزیابی شد. یافتههای استنباطی نیز نشان دادند که هراندازه میزان رضایت شهروندان از زندگیشان بیشترنسبت به زنان و افراد متاهل، بیشتر احساس تنهایی میکردند. سایر متغیرهای زمینهای نظیر متغیر اصالت، قومیت، وضعیت سکونت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سطح تحصیلات و سن هیچ ارتباط معناداری بااحساس تنهایی نداشتند.
خلاصه ماشینی:
سال نهم ـ شماره ي بيست و نهم ـ زمستان ١٣٩٧ تنهايي در شهر: بررسي تجربه ي زيسته ي احساس تنهايي و ارتباط آن با ميزان رضايت از زندگي در ميان شهروندان بالغ شهر تهران 3 محمدرضا حسيني ١، سيد سعيد حسينيزاده آراني ٢، محسن محمدي چکيده از مهم ترين دغدغه ها و مسائل اجتماعي که با ظهور عصر مدرن در جامعه ي انساني رواج يافته و توجه بسياري از محققان حوزه ي علوم اجتماعي را به سوي خود جلب کرده است ، دغدغه ي تنزل روابط اجتماعي و تضعيف نگران کنندة پيوندها و نيز کاهش همبستگي اجتماعي است .
1 Diener 2 Lucas اهميت و ضرورت پژوهش اهميت بررسي مسائل و آسيب هاي اجتماعي شهري، در نظام مديريت شهري معلول تحولات شتاباني همچون رشد سريع جمعيت و بالطبع رشد سريع شهرنشيني و مهاجرت به شهرهاي بزرگ و پيدايش شهرهايي با رشد قارچ گونه و رشد شهرکهاي اقماري و حاشيه اي در اطراف کلان شهرهايي چون تهران است که منجر به افزايش نابرابريهاي اجتماعي و شکاف طبقاتي، دگرگوني در ساخت و کارکرد خانواده ، فروپاشي الگوها و هنجارهاي سنتي رفتاري، افزايش تنش هاي اجتماعي و پيامدهايي چون انزواي اجتماعي ، احساس تنهايي و بالطبع کاهش سطح رضايت از زندگي در جوامع معاصر شهري ميگردد (پروين و همکاران ،١٣٩٢: ٩).
نتيجه گيري پژوهش حاضر براي بررسي تجربه ي زيسته ي احساس تنهايي و ارتباط آن با ميزان رضايت از زندگي در ميان شهروندان بالغ شهر تهران ، به شکل ترکيبي از رويکردهاي همبستگي و وفاق اجتماعي (دورکيم ، تونيس )، رويکرد زيمل ، رايزمن ، رويکرد اجتماع گرايي و رويکرد زيگمونت باومن در مورد روابط و پيوندهاي اجتماعي در دوران معاصر و شکننده بودن آن ها بهره برده است .