چکیده:
حقوق بشر به عنوان یکی از موضوعات اساسی در تحولات بین الملل همواره نقش مناقشه برانگیزی
در روابط میان کشورها با نهادها و سازمان های متولی آن داشته است. بدین معنا که برخی از
کشورها، حقوق بشر را دستاوردی غربی و ابزاری برای تسلط بر فرهنگ و هویت خود تلقی میکنند و
از این رو درصدد نادیده گرفتن معیارهای این سازمان ها و نهادها هستند. همچنین این چالش در
روابط کشورهای جهان سوم و کشورهای سرمایه دار و ابرقدرت جهانی بیشتر نمایان میشود. به این
دلیل که کشورهای توسعه یافته، نقش و سهم بیشتری در تدوین برنامههای حقوق بشری دارند و از
این رو کمتر به ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده کشورهای جهان سوم توجه میکنند. بنابراین
حقوق بشر، رویکردی جهان شمول دارد که چندان به ارزشها و هنجارهای سایر کشورهای در حال
توسعه توجهی نمیکند. این مقاله درصدد است تا چالش جهان شمول گرایی در حقوق بشر و جایگاه
آن را در نزد کشورهای جهان سوم نشان دهد. روش نوشتار نیز توصیفی- تحلیلی است.
خلاصه ماشینی:
چالش جهان شمول گرایی حقوق بشر لیبرالی برای جوامع جهان سوم 1 هاجر میرشکاری 2 زهرا قاسمی 3 فاطمه بیرجندی چکیده حقوق بشر به عنوان یکی از موضوعات اساسی در تحولات بین الملل همواره نقش مناقشه برانگیزی در روابط میان کشورها با نهادها و سازمان های متولی آن داشته است .
به همین دلیل این پرسش مطرح می شود که مهم ترین چالش های کشورهای جهان سوم در زمینه حقوق بشر چیست ؟ فرضیه نوشتار این است : تضادهای فرهنگی، نابرابری های اقتصادی و اجتماعی میان قدرت های جهانی و کشورهای جهان سوم باعث اختلاف بر سر موضوع حقوق بشر شده است .
با این حال ، صرفنظر از تعریف دقیق حقوق بشر، می توان گفت اهداف اصلی آن ، رفع نابرابری ها، مشکلات و چالش های پیش روی انسان ها در کشورهای گوناگون است که بیشتر از طریق اعلامیه ها و گزارش های حقوق بشری دنبال می شود.
2. First Generation (Human Rights) این اصطلاح برای بیان دسته ای از حقوق بشر استفاده می شود که جنبه های سیاسی و مدنی را دربر می گیرد و عمدتا شامل حق رأی دهی، حق بیان ، حق مساوات ، حق زندگی، حق امنیت ، مالکیت و مشارکت سیاسی است و اگرچه رعایت حقوق فردی در ابعاد گوناگون نظیر کمک به حق زندگی یا مساوات در این نسل قابل برداشت بوده اما ملاحظه های این نسل بیشتر بر جنبه سیاسی آن تکیه دارد.
بدین ترتیب اتخاذ رویکرد انتقادی و طرح موضوعاتی در کنار حقوق بشر از سوی کشورهای جهان سوم و یا در حال توسعه می تواند نقطه امیدی برای بهبود شرایط داخلی و بین المللی این کشورها تلقی شود.