چکیده:
در هنر قرن بیستم، پیشرفت تکنولوژی گونه های جدیدی از هنر را خلق کرده است که از آن جمله می توان
به هنر تعاملی دیجیتال، اشاره نمود. این شیوه نوین هنری، تجربه ای مبتنی بر مشارکت و ارتباط مخاطب با
اثر هنری است و بر بدن و کنش مخاطبی که اکنون یک کاربر و مشارکت کننده در اثر است، تاکید دارد، مهم
ترین نظرات در مورد بدن آگاهی از فلسفه موریس مرلوپونتی-پدیدار شناس فرانسوی-بهره می گیرد. در این
پژوهش با مقایسه میان هنر پرتره سنتی و آن چه که به واسطه تکنولوژی امروز هنر پرتره تعاملی خوانده می شود، با رویکردی پدیدار شناختی به نقد و واکاوی تن یافتگی سوژه در این دو گونه هنری پرداخته می شود. نمونه های مورد مطالعه از نوع سنجه های غیر واکنشی شامل تصاویر و ویدئو ها می باشد و برای تحلیل داده های ویدئویی از روش های جامعه شناسی در این زمینه استفاده شده است. در هنر تعاملی دیجیتال معاصر بر خلاف صورت سنتی هنر، مخاطب یک بیننده و نظاره گر صرف نیست بلکه با انجام کنش، خود درکنار هنرمند در فرآیند خلاق تولید اثر هنری شرکت می کند. این سوژه تن یافته است که در نهایت، اثر هنری خاص خود را ایجاد کرده و با کنش های بدنی خود، به تجربه زیباشناختی کامل تری دست می یابد
خلاصه ماشینی:
برای هنر پرترۀ سنتی از تصاویر ویدئویی مربوط به نمایش اثر مونالیزا<FootNote No="11" Text="Mona Lisa"/> توسط لئونارد داوینچی در موزۀ لوور در سال 2012 میلادی، استفاده شده و برای اثر هنری پرترۀ تعاملی دیجیتال<FootNote No="12" Text="Interactive Portrait Art"/>، سیستم تعاملی تولید شده در دانشگاه ملی سنگاپور<FootNote No="13" Text="National University of Singapore"/> در این زمینه، انتخاب شده است(Ning, 2008).
مآخذ:(درگاه ویکی پدیا) 4- رسانه های نوین هنری در قرن بیستم-هنر تعاملی با پیشرفت تکنولوژی و ویژگی بلادرنگی و همزمانی سیستم های کامپیوتری امکان خلق دنیاهای مجازی، آسان تر شده و این امکان برای هنر معاصر ایجاد شده است که به راحتی با مخاطب خود، ایجاد تعامل و همراهی کند.
در اثر پرترۀ تعاملی کاربر در چهرۀ ایجاد شده توسط سیستم به کمک کنش های صورت خود شرکت کرده و آثار بزرگی نظیر مونالیزا را آن گونه که خود می خواهد به تماشا می نشیند.
مأخذ: (Ning,2008,4) نتیجه گیری با توجه به آنچه گذشت، در پاسخ به پرسش اصلی می توان گفت که در هنر تعاملی دیجیتال معاصر بر خلاف صورت سنتی هنر، مخاطب یک بیننده و نظاره گر صرف نیست بلکه با انجام کنش، خود درکنار هنرمند نشسته و در فرآیند خلاق تولید اثر شرکت می کند.
این کاربر هنر تعاملی است که در نهایت اثر هنری خاص خود را ایجاد کرده و می توان گفت همان طور که مرلوپونتی در نظراتش بیان می کند در دنیای تعاملی دیجیتال اثر هنری، تمایزی میان سوژه و ابژه نیست و هر دو در تعامل با هم است،که شکل می یابند.