چکیده:
با توجه به اینکه حب ذات، میلی فطری در انسانهاست و از طرفی دیدگاههایی متفاوت و حتی متضاد دربارهی آن وجود دارد، پژوهش حاضر بر آن است تا این مساله را از جنبهی اخلاقی و با روش تطبیقی و تحلیلی بررسی کند. بدین منظور دو مکتب مهم اخلاقی، یعنی: وظیفهگرایی و فضیلتمحوری اسلامی انتخاب شد. در بررسی روشن شد که در مکتب وظیفهگرایی بین تعریف ارائه شده از حب ذات و مبانی این مکتب تناقض وجود دارد، ولی مکتب اسلام با قرار دادن حدودی برای حب ذات، آن را به وسیلهای برای رسیدن به هدف والای انسان، یعنی قرب به خدا، تبدیل میکند.
خلاصه ماشینی:
بنــابراين ســؤال اصــلي آن اســت کــه ديــدگاه مکتــب اخلاقــي وظيفــه گرايــي و فضــيلت محــوري اســلامي راجــع بــه حــب ذات چيســت و نظــر کــدام صــحيح اسـت ؟ پـيش از آن، ايـن پرسـش مطـرح مـي شـود کـه وجـه اشـتراک و افتـراق دو مکتــب وظيفــه گرايــي و فضــيلت محــوري اســلامي در مســأله ي حــب ذات چيست ؟ دربـارهي فضـيلت محــوري اسـلامي ، بايـد بــه ايـن موضـوع اشــاره کـرد کــه آنچـه تــاکنون از بررسـي ســير تــاريخي اخـلاق فضــيلت محـور و نيــز تحقيقــات عالمـان مسـلمان بـه دســت آمـده، نشـان مــي دهـد طبـق نظريــه هـايي کـه اســلام در اخــلاق هنجــاري ارائــه کــرده اســت ، معيــار نهــايي صــواب و خطــا در اخــلاق فضــيلت محــوري از ســنخ کمــالگرايــي اســت .
نفــس در اصــطلاح نيــز مفــاهيم مختلفــي دارد و احيانــا منشــأ اشــتباه و خلــط اصــطلاحات مــي شــود، امــا از مــوارد کــاربرد ايــن کلمــه در قــرآن و عمــوم آثاري کـه در آنهـا از نفـس آدمـي سـخن بـه ميـان آمـده اسـت چنـين بـه دسـت مـي آيـد کــه معنـاي «حقيقــت وجـود انسـان ».
طبــق بيــان کانــت ، انســان بايــد نســبت بــه ذات خــود توجــه و علاقــه داشــته باشــد و بــراي آن احتــرام قايــل شــود، تــا تکــاليف خــود را نســبت بــه ذات خــويش انجــام دهــد و در نتيجــه ، اصــل اساســي اخــلاق کــه از ديــدگاه او تکاليف انسان نسـبت بـه خـويش اسـت ، محقـق شـود.
از بررسـي تفـاوتهـاي ايـن دو مکتـب بـه دسـت آمـد کـه حـب ذاتـي کـه وظيفــه گرايــي بيــان مــي کنــد داراي اشــکالات اساســي اســت ، بــه گونــه اي کــه نمــي تــوان آن رابــه عنــوان بخشــي از يــک نظــام اخلاقــي پــذيرفت ، ولــي حــب ذات معرفــي شــده توســط مکتــب فضــيلت محــوري اســلامي دچــار خدشــه نمــي گــردد.