چکیده:
شخصیت به عنوان اصلی ترین ساختمان روایی در هر داستان نقش به سزایی در روند پردازش پیرنگ و شکل گیری رویدادها و حرکت رو به جلو هر متن روایی دارد و ممکن است در داستان یک شخصیت و یا بیشتر نقش آفرینی کنند و شخصیتی که نقش کلیدی در پیشبرد حوادث دارد شخصیت اصلیست در این پژوهش سعی شده است که با بررسی شخصیت پردازی در داستان های کوتاه یوسف ادریس و جبران خلیل جبران دو نویسنده ادبیات معاصر عرب نحوه بکارگیری این عنصر داستانی را مورد بررسی قرار دهیم که استفاده از شخصیت های واقعی و متوسط جامعه از نقاط اشتراک شخصیت های داستانی ایشان به شمار می آید.
خلاصه ماشینی:
بررسی شخصیت پردازی در داستان های یوسف ادریس و جبران خلیل جبران محمد سعیدیان تبار 1 1 دانشجوی دکتری دانشگاه تربیت مدرس چکیده شخصیت به عنوان اصلی ترین ساختمان روایی در هر داستان نقش به سزایی در روند پردازش پیرنگ و شکل گیری رویدادها و حرکت رو به جلو هر متن روایی دارد و ممکن است در داستان یک شخصیت و یا بیشتر نقش آفرینی کنند و شخصیتی که نقش کلیدی در پیشبرد حوادث دارد شخصیت اصلیست در این پژوهش سعی شده است که با بررسی شخصیت پردازی در داستان های کوتاه یوسف ادریس و جبران خلیل جبران دو نویسنده ادبیات معاصر عرب نحوه بکارگیری این عنصر داستانی را مورد بررسی قرار دهیم که استفاده از شخصیت های واقعی و متوسط جامعه از نقاط اشتراک شخصیت های داستانی ایشان به شمار می آید.
شخصیت پردازی ، یوسف ادریس ، جبران ، جبران خلیل جبران ، داستان کوتاه 1- مقدمه ادبیات تطبیقی از شاخه های جدید و جذاب ادبیات معاصر است که امروزه به جهت تنوع مضامینی که دارد مورد توجه بسیاری از پژوهشگران و ادب دوستان واقع شده است.
2- یوسف ادریس نویسنده ای واقع گرا بوده وشخصیت پردازی او اگر چه در داستانهایش نمایشی است اما او در کنار بازگویی خصوصیات ظاهری افراد داستان ، از درون انها غافل نمانده و گاه تنها درون شخصیت را برای خواننده مجسم مینماید " مسحوق الهمس" نمونه توصیف ظاهری اشخاص داستان خلاصه میشود و درآن توجه چندانی به خصوصیات درونی شخصیتهای داستانی وجود ندارد.