چکیده:
انسان هنگامی قادر است نیازهای حیاتی خود را تامین کند که زندگی گروهی را برگزیده و در جامعه انسانی با اتخاذ سبک ویژهای از زندگی، به حیات اجتماعی خود ادامه دهد؛ البته جامعه نیز، زمانی میتواند بنای اجتماعیاش را تحکیم بخشد که ابتدا سبک زندگی خود را بر مبنای فرهنگ متناسب، نهادینه نماید. از اینرو، دغدغه اصلی عالمان وحاکمان جوامع، شناساندن فرهنگ و تثبیت آن در اجتماع انسانی است. برای این منظور نیز غالباً دو شیوه جامعهپذیری و فرهنگپذیری را برای آموزش و نهادینهکردن فرهنگ خود انتخاب کردهاند و چون فرهنگپذیری در تحقق این هدف موثرتر است، حاکمِ جامعه اسلامی عامل و یا عوامل موثر در فرهنگپذیری را مهمتر دانسته و بر آن تاکید بیشتری دارد.نوشتار پیشرو، نشان میدهد که با توجه به کمرنگشدن نقش خانواده در جامعه در حال گذار - که نقش بیبدیل خانواده در برابر عوامل اجتماعی موثر در جامعهپذیری تحتالشعاع قرار گرفته است - مبلّغ دینی میتواند با بهرهگیری از آموزههای اسلام و تبیین و ترویج آنها، گام موثری در فرهنگپذیری مسلمانان برداشته و در حقیقت، مبنای سبک زندگی اسلامی را تحکیم و تقویت بخشد. بنابراین، نهتنها نباید از تبلیغ سنتی غافل شد و فقط به روشهای جدید و رسانههای مدرن تکیه کرد، بلکه باید به این شیوه تبلیغی اهتمام ورزیده و برای تقویت و نهادینهکردن آن تلاش کرد.
Human beings are capable of meeting their vital needs, choosing to live in a community and continuing to live in a human society with a special style of life; of course, society can consolidate its social fabric when institutionalizes its lifestyle based upon a culture that fits in. Hence, the main concern of the scholars and the governors of societies is to identify the culture and consolidate it in the human community. For this purpose, they have often chosen two forms of socialization and acculturation for the education and institutionalization of their own culture, and because acculturation is more effective in achieving this goal, the governor of the Islamic society considers the factor or factors influencing acculturation more important and places more emphasis on them.
This paper shows that with regard to the diminution of the role of the family in the transitional society - which underscores the vital role of the family in relation to social factors affecting socialization - the religious missionary can take an effective step in the acculturation of Muslims using Islamic teachings and explaining and promoting them. In fact, it can strengthen and consolidate the basis for Islamic lifestyle. Therefore, not only should not be ignored of traditional preaching, and relied only on modern methods and media, but importance must be attached to this method of preaching, and we should try to strengthen and institutionalize it.
خلاصه ماشینی:
جامعهشناسان عواملیمانند: مدرسه، رسانهها، گروههایاجتماعیرا در آگاهیبخشیافراد نسبت به ارزشها و هنجارهایحاکم بر جامعه مؤثر میدانند، اما حقیقت این است که این تنها خانواده است که تواناییفرهنگپذیرکردن فرزندان را داشته و با توجه به ویژگیهایمنحصر به فرد خود، موفق به اجرایکامل فرایند و جریان فرهنگپذیریباشد؛ هرچند در عصر حاضر، زندگیمدرن و فرهنگ شهرنشینی، نقش این عامل بیبدیل را کمرنگ نموده و به مراکز دیگریمثل مدرسه منتقل کرده است؛ مدرسهایکه به تعبیر دورکیم، در جامعه نوین امروزی، صرفا ابزاریاست برایانتقال هنجارهایپذیرفتهشده به نسل جدید و دغدغه اعتقاد و الزام علمیندارد؛ زیرا همین که افراد با ارزشها و هنجارها هماهنگ باشند، کافیاست (مریجی، 1386: 175).
6. بایستههایمبلغ در فرایند فرهنگپذیری مبلغ، گرچه با برخورداریاز این ویژگیهایپنجگانه، میتواند عامل مؤثر و مفیدیدر فرایند فرهنگپذیریباشد، اما باید در نظر داشت که عدم برخورداریاز هر یک از ویژگیهاییاد شده به نوبه خود، نهتنها در فرایند فرهنگپذیریاختلال ایجاد میکند، بلکه چهبسا، فرایند جامعهپذیریافراد نسبت به ارزشهایدینیرا نیز به مخاطره انداخته و سبب رویگردانیآنها از دین و ارزشهایدینیمیگردد و بیتردید، این خطریبزرگ و جبرانناپذیر است؛ زیرا اگر برخیاز خانوادهها، به دلیل عدمآگاهییا سهلانگاریو امثال آن، نتوانند فرایند فرهنگپذیریرا به خوبیاجرا کنند، فرزندان یک فرصت دیگریخواهند داشت و آن بهرهگیریاز عوامل دینیو حضور در محافل مذهبیو آموزشیدینیاست اما اگر عالم دینیو مربیارزشهایالهی، نتواند نقش تبلیغیخود را به خوبیاجرا کند و یا حتیدر ایفایاین نقش، دچار انحراف گردد، افراد را نسبت به آموختههایخانوادگینیز متزلزل نموده و از دین گریزان میکند.