چکیده:
شرایط و نتایج سلوک در اندیشة امیر المومنین علی (ع)
علی عین علیلو*
چکیده
حضرت علی (ع) به سبب پرورش یافتن در دامان حضرت رسالت ، بیش از دیگران با عمق و بطن اندیشههای اسلامی آشنا بود. انس با قرآن و سنّت نبوی دل او را به انوار معرفت و حکمت اصیل روشن ساخت. حاصل این علم ملکوتی در گنجینهای به نام « نهج البلاغه» جمع شده است که هنوز هم دانشمندان را شیفته و مجذوب خود میسازد و فکر بشر از رسیدن به تمام زوایای آن عاجز است.
یکی از آموزه هایی که در سخنان حضرت به آن توجّه زیادی شده، چگونگی سیر آدمی به سوی مبداء اعلی و دریدن حجابهایی است که مانع وصول میشود. علاوه بر این، مقام معنوی سالکان واصل و شهود روحی آنها نیز از جایگاه ویژهای در کلام مولا برخوردار است.
مقالة حاضر استدراکی از اندیشههای مولی الموحّدین در نشان دادن مسیر سلوک و ره آورد تلاش قاصدان کعبة جمال، همراه با بررسی مقایسهای آنها با سخنان عارفان نامی میباشد. این مقاله بر اساس فقرهای از خطبة «220» قرار داده شده است.
کلید واژه ها:
علی (ع) ، نهج البلاغه ، عرفان ، ریاضت، شهود
خلاصه ماشینی:
کلید واژه ها: علی (ع) ، نهج البلاغه ، عرفان ، ریاضت، شهود - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهنتاریخ وصول : 18/03/1391 تاریخ پذیرش : 17/07/1391 مقدمه انسان به عنوان خلیفة الهی تنها موجودی است که قابلیت انعکاس اسماء، افعال و صفات خالق خود را دارد؛ ارزش معنوی و عامل تمایز او از دیگر موجودات به علت همین ویژگی اوست.
از نظر بسیاری ازمحققانی که در ساحت عرفان قلم فرسایی میکنند روش عرفانی مبتنی بر سه اصل زیر است : « الف – علم به حضرت حق، اسماء، صفات و مظاهرش ب – علم به احوالمبداء ، معاد ، حقایق عالم و چگونگی بازگشت این کثرتها به وحدت ج - معرفت راه و رسم سلوک، با هدف رهایی از جزئیت و پیوستن به مبداء خویش و رسیدن به کلیت » ( یثربی، 1386 : 19 ) اگر اندک رقتی در این مرام نامه سه بندی مبذول شود، ملاحظه خواهیم کرد که بر خلاف آنچه بعضی از دوستداران عرفان تصور میکنند، اندیشه، عقل و معرفت، در این ارکان سه گانه نقش بارزی دارد.
» ( نجم رازی، 1365 : 53 ) ابو علی سینا در نمط نهم از کتاب الهیات خود عارف را به مختصر اما وافی به مقصود نمایانده است که نگارنده کلام آن اندیشمند را از تحریرات استاد جلال همایی نقل میکند : « و المتصرف بفکره الی قدس الجبروت و مستدیما بشروق نور الحق فی سره یخص با اسم العارف» ( همایی ، 1355، ج 1 : 430) در این تعریف مؤلفههای زیادی نهفته است اما آنچه که مورد نظر این نوشته میباشد عبارت « المتصرف بفکره» میباشد که رابططة عرفان با تفکر و عقلانیت هدایت یافته را بیان میکند.