چکیده:
پست مدرن را می¬توان جادوی قرن اخیر در جغرافیای علوم معرّفی کرد.اصطلاحی انعطافپذیر، چالش برانگیز و به طور محسوسی تعریف گریز. نسبی نگری، نفی کلان روایت، ضدّ ساختار بودن و تعریف ناپذیر بودن از خصایل بنیادین پست مدرنیسم است. در نقطة مقابل یکی از گونه¬های رایج رمان¬های پسامدرن، فراداستان است.در واقع داستانی که آگاهانه توجّه خواننده را به تصنّعی بودن خود جلب می کند. افشای صنعت و به سخره گرفتن تمهیدات داستان نویسی، از مهمّترین ویژگی¬های فراداستان است.این ویژگی¬ها موجب برانگیختن پرسش-هایی وجودشناسانه دربارة رابطة دنیای متن و دنیای خارج از متن ـ دنیای نویسنده و خواننده ـ میشود. فراداستان میکوشد تا این حقیقت را به خواننده القا کند که آنچه می¬خواند، چیزی جز زبان و صنایع داستان نویسی نیست و نباید داستان را با واقعیّت اشتباه گرفت. روانی پور در کولی کنار آتش جلوه¬هایی از فراداستان را دست¬مایة نگارش می¬کند، امّا در مواقعی فراداستان¬نویسی رو به سوی گزارش و روایت می¬نهد. کالوینو در اگر شبی از شب¬های زمستان مسافری به صورتی طبقه¬بندی شده و کاملا آموزشی، پسامدرنیسم را به تصویر می¬کشد. آنچه در این پژوهش مورد بحث و بررسی قرار گرفته، بررسی تطبیقی به کارگیری عنصر فراداستان در دو رمان کولی کنار آتش اثر منیرو روانی پور و اگر شبی از شبهای زمستان مسافری ایتالو کالوینو است.
خلاصه ماشینی:
آنچه در این پژوهش مورد بحث و بررسی قرار گرفته، بررسی تطبیقی به کارگیری عنصر فراداستان در دو رمان کولی کنار آتش اثر منیرو روانی پور و اگر شبی از شبهای زمستان مسافری ایتالو کالوینو است كليد واژهها: .
ورود نویسنده به داستان معمولاً از دو راه صورت میگیرد: یا نویسنده آشکارا خود را مولّف و سازندة رمان معرّفی میکند [«تو داری شروع به خواندنِ داستانِ جدیدِ ایتالو کالوینو، اگر شبی از شبهای زمستان مسافری میکنی.
» (همان:75) بررسی عنصر پسامدرنیستی فراداستان در رمان کولی کنار آتشِ منیرو روانی پور بی سابقه بوده و تطبیق ایناثر با داستان پسامدرنیستی شاخصی چون اگر شبی از شبهای زمستان مسافری ـ ایتالو کالوینو ـ پژوهشی نوین خواهد بود.
در رمانِ اگر شبی از شبهای زمستان مسافری عناصری از پست مدرنیسم مورد توجّه قرار میگیرد که کمتر محلّ مناقشه و اختلاف است؛ به عبارت دیگر بر روی بدیهیاتِ پست مدرنیستی تکیه میشود تا بهتر بتوان در تطبیقی که بینِ دو اثر داده شده است، قوّت و ضعفِ آن را آشکار سازیم.
در بخشهای دوازدهگانة این کتاب خواننده/ مخاطبِ کتاب از زاویة دوم شخص با مردی آشنا میشود که خوانشِ کتابی را به نامِ اگر شبی از شبهای زمستان مسافری به نگارشِ ایتالو کالوینو، در دست دارد.
میتوان گفت که ایتالو کالوینوـ نویسندة ایتالیايی ـ داستان شبی از شبهای زمستان مسافری، بسیار هوشمندانه از عنصر فراداستان در این رمان اخیر خود بهره برده است و منیرو روانی پور در کولی کنار آتش در تکاپوی نزدیکی به مؤلّفههای پسامدرنیستیِ عنصر فراداستان است.