چکیده:
طیّ دهههای اخیر موضوع احیای بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهرها به یکی موضوعات کلیدی در زمینهی راهبردهای توسعهی شهری تبدیل شده است. به همین منظور مدیران و سیاستگذاران شهری اقدامات متعددی از جمله افزایش میزان تراکم ساختمانی، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده، انبوهسازی و غیره را سرلوحهی کار خود قرار دادهاند. برخی از این سیاستها نیز به شکل مداخلات مستقیم از سوی سیستم مدیریت شهری به منظور تامین خدمات و امکانات عمومی و یا بهبود وضعیت شبکه معابر، تجمیع قطعات و مواردی از این قبیل در بافتهای فرسوده صورت میگیرد. متاسفانه عدم مد نظر قرار دادن پارامترهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی موثر در امر مداخلهپذیری بافتهای شهری از سوی دستاندرکاران امور توسعه شهری موجب شده تا هنگام اجرای پروژههای عمرانی مشکلاتی همچون تاخیر در زمان اجرا پروژهها، صرف هزینههای گزاف و یا نارضایتیهای اجتماعی به وجود آید. بر این اساس تحقیق حاضر تلاش دارد تا با کمک سه شاخص عمدهی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی میزان مداخلهپذیری بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهر قم را تعیین نماید تا هرگونه اقدام در این زمینه به شکل موثرتری صورت گیرد. البته رعایت مجموعه این معیارها به همراه زیر معیارهای آن باعث به وجود آمدن پیچیدگیهایی در امر تصمیمگیری میگردد. لذا به منظور تسهیل در امر تصمیمگیری، از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) جهت دستیابی به اهداف تحقیق حاضر استفاده شده است. نتایج نشان میدهد از مجموع 76 هکتار مساحت منطقه 6 شهر قم، 3/ 20 درصد از مساحت آن دارای مداخلهپذیری کم و 8/ 41 درصد دارای مداخلهپذیری متوسط میباشد. در مقابل 9/ 37 درصد از مساحت منطقهی یاد شده از مداخلهپذیری بالایی برخوردار است که علت اصلی آن را میتوان به سبب وجود اراضی بایر با وسعت زیاد، در داخل بافت عنوان کرد.