خلاصه ماشینی:
فعلا کار به این نداریم که قتلها و کشتارها چگونه بر بشریت تحمیل شده است،آدمیزاد از روز اولی که قدم به هیئت اجتماع گذاشت متوجه شد که باید مقداری از آزادیهای خود را فدا کند و بدین سبب تن به مقررات حکومت داد و ناچار شد زمام کار خود را به دست کسی یا هیئتی بسپارد که بهر صورت صلاح بدانند و بهر کجا بخواهند بکشانند،و این تنها برای این نبود که خودخواهیها و افزونطلبیهای جمعی،گروهی دیگر را مقهور خود گردانن بلکه حقیقت اینست که خود مردم نیز بعد از انقلابات و هیجانها و بینظمی و آشفتگی متوجه شدند که بهرحال وجود حکومت با همهء معایبش برای زندگی آدمی لازم است و خلق خدا ناچار شدند که به این«بدضروری»که تعبیر دیگر از کلمهء حکومت است گردن نهند، (1)-درسهای تاریخ،ترجمهء بطحایی ص 119،اما به روایت آقای دکتر علی اکبر سیاسی،«برطبق تحقیقات یک دانشمند روسی از 3600 سال قبل از میلاد تاکنون،یعنی در متجاوز از 5500 سالی کی میدانیم بشر به زندگی مدنی ادامه داده،تنها 292 سال را در صلح گذرانده و بقیهء این سالها با جنگ و کشمکش سپری شده است».
درست است که این«فردها»ممکن است جاهطلب باشند،ولی بهرحال وقتی در صف مقدم یک اجتماع قرار میگیرند تنها برای این نیست که جاهطلب خودشان را ارضاء کنند،یک جمعیت گمان میکند ازین راه بیشتر و بهتر میتواند به زندگی خود ادامه دهد و رفاه بیشتری بدست آورد.