چکیده:
ظهور سازمانهای اجتماعی و گسترش روزافزون آنها یکی از خصیصههای بارز تمدن بشری است و به تبع آن، امروزه مدیریت یکی از ارکان مهم جوامع بشری به حساب میآید، و از آنرو که مدیریت در هر جامعه، وقتی موفقتر خواهد بود که با مکتب و ارزشهای فرهنگی آن جامعه هماهنگ باشد، در جامعة ما بحث «مدیریت اسلامی» مطرح میشود. در این مدیریت، ارزشهای اسلامی و معیارهای الهی، در کنار بهرهمندی از چارچوبها و ساختارهای علمی و مدیریتی حاکمیت دارد. اگر مدیریت برای دادههای خود از احکام، راهکارها و ارزشهای اسلامی بهرهمند شود، به موفقیت حقیقی دست خواهد یافت. در واقع، مدیریت اسلامی بر مبنای ارزشهای الهی اسلام، زمینههای تعالی انسان، به عنوان مهمترین محور بحث مدیریت را فراهم میکند. مقالة حاضر به روش «توصیفی ـ تحلیلی» انجام گرفته و ضمن بحث دربارة ریشة مکتبی مدیریت اسلامی، باتوجه به جهانبینی توحیدی، به ضرورت مدیریت در اسلام از دیدگاه ارزشی و انسانشناسی و هستیشناسی پرداخته است. در مجموع، میتوان گفت: برمبنای هدف از آفرینش انسان، که قرب به خداست، و بر این اساس که فقط خداوند یگانه مرجع شناسایی کمال انسانی است، مدیریت اسلامی برای اجرای فرامین الهی لازم و ضروری است.
خلاصه ماشینی:
از سوی دیگر، از آنرو که مکتب حیاتبخش اسلام با فطرت آدمی پیوندی ناگسستنی دارد و آدمی نیز منطبق با آن زاده شده است، دستورات آن نجاتدهندة انسان امروزی است؛ عصری که به سبب انفجار اطلاعات, گرفتار از خودبیگانگی و به عبارت دیگر خودفراموشی شده و بنابراین، تببین ضرورت مدیریت اسلامی از دیدگاه اسلام با توجه به انسانشناسی اسلامی، لازم به نظر میرسد.
در نتیجه باید بررسی کرد که: اولا، دیدگاه اسلام در بارة شناخت هستی چیست؟ ثانیا، دیدگاه اسلام در خصوص شناخت انسان چیست؟ ثالثا، دیدگاه اسلام در مورد ارزشها چیست؟ (مصباح یزدی، 1379، ص293) با توجه به اینکه مهمترین ارتباط میان علوم (بهویژه علوم کاربردی) و ادیان (بهویژه دین اسلام)، که برخصوص مدیریت هم صدق میکند، رابطة جهانبینی اسلامی و نظام ارزشی اسلام با علوم انسانی است که از راه تأثیر نظریات اسلامی، دربارة مسائل هستیشناسی و انسانشناسی ـ به عنوان اصول موضوعه در علوم انسانی ـ و از جمله مدیریت تجلی میکند )مصباح یزدی، 1377، ص23).
و چون تمایزی در قرآن کریم دربارة دیدگاه مدیریت اسلامی و مدیریت غیراسلامی آمده به این قرار است: در اسلام و مدیریت اسلامی، انسان خلیفة خدا در روی زمین و موجودی برگزیده است (طه: 121)؛ دارای علم و آگاهی است (بقره: 31-33)؛ فطرتی خداجوی و عنصری ملکوتی دارد (روم: 43)؛ دارای استعداد کمال بینهایت (فجر: 28)؛ وجدان اخلاقی (قیامت: 1-2)؛ آزادی و کرامت (اسراء: 70)؛ مقام اطاعت و بندگی خداوند (ذاریات: 56)؛ و درپی اهداف مادی و معنوی (فجر: 28؛ توبه» 72) است، بنابراین، در مکتب اسلام، انسان برگزیدة خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، ملکوتی و مادی و آزاد، امانتدار خدا و مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان است.