چکیده:
اساسا مفهوم چشم انداز با این دیدگاه وارد ادبیات باستانشناسی شد که در قالب مطالعات محیطی، بافتی و فضایی به نحوه شکل گیری الگوهای استقراری انسانی و میزان شناخت انسان از عوامل تاثیرگذار محیطی بپردازد و تغییرات چشم انداز طبیعی را بر چشم انداز فرهنگی به نمایش گذارد. در این پژوهش با رویکرد فوق به مطالعه باستان شناسی چشم انداز فرهنگی شهرستان بردسکن در بخش جنوب غربی استان خراسان رضوی پرداخته شده است. این پژوهش بر دادههای باستان شناختی حاصل از بررسی¬های باستان¬شناسی و جغرافیایی و استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی استوار است. نتایج آماری حاصل از سیستم اطلاعات جغرافیایی با دیدگاه باستان شناسانه تفسیر شده است. در مقاله حاضر نگارندگان به دنبال پاسخ به چگونگی تاثیر عوامل طبیعی بر سکونتگاه های دوران اسلامی هستند. در بررسی باستانشناسی جدید انجام شده، 57 محوطه شاخص مربوط به دوران اسلامی شناسایی شده است و تاریخگذاری نسبی برای این محوطهها ارائه گردیده است. قدمت بیشتر محوطهها مربوط به قرون اولیه با 31% و قرون میانی نیز 31% است و همچنین 27 % از مجموع محوطههای دوران اسلامی در بازه زمانی قرون متاخر قرار میگیرند. در این میان 11 % از محوطهها قابل تاریخ گذاری نسبی نیستند. با توجه به تحلیل های صورت گرفته مبتنی بر GIS مراکز جمعیتی در دوران اسلامی شهرستان بردسکن تحت تاثیر شرایط محیطی و متغیرهای طبیعی خاص خود شکل گرفتهاند، با این ویژگی که تاثیر متغیرهای طبیعی بر عوامل انسانی مختلف یکسان نبوده است؛ باتوجه به چشم انداز منطقه مورد مطالعه، متغیرهای مهمی مانند شیب زمین و نوع خاک بر تراکم و مساحت محوطهها موثر بوده است و در عین حال پراکندگی و فاصله زیاد محوطهها از آبهای سطحی گویای واکنش چشم انداز فرهنگی منطقه به محدودیت این متغیر بوده است در عین حال برخی از سازهها ارتباط تنگاتنگی با آبهای سطحی دارند.