چکیده:
گفتمان از دیدگاه زبانشناختی به کنشی فردی اطلاق میگردد که نتیجۀ استعمال زبان است. چنین کنشی که تجارب بیرونی و زیستۀ گفته پرداز را به همراه کنکاشِ درون زبان به حوزۀ گفتمان منتقل میکند ما را با ویژگیهای متفاوت و متنوعی مواجه میسازد که این تحقیق فقط بخشی از آن را برجسته میسازد. از میان کارکردهای مختلف گفتمان سه ویژگی مقاومتی، ممارستی و مماشاتی وجوهی هستند که مبنای شکل گیری بسیاری از گفتمانها به شمار میروند. تاکید بر این سه ویژگی به این دلیل است که هر کنش گفتمانی قبل از هر چیز آزادسازی میزانی از انرژی است که فرآیند گفتمانی و پویایی آن را تضمین میکند. همین انرژی است که سبب ایجاد فضای مقاومت، ممارست و یا حتی مماشات گفتمانی میگردد. مقاومت گفتمانی سبب میگردد تا یک وضعیت ایجابی و تثبیت شده نفی شود و وضعیتی متفاوت و جدیدی جایگزین آن گردد. مهمترین نتیجۀ نفی کارکرد ایجابی یک گفتمان ورود به چشم انداز جدیدی است که مسیر حرکت گفتمانی را باز نموده و میتواند شرایط رشد و استعلای آن را فراهم سازد. کنشهای گفتمانی همواره امکان تمدید حضور خود را در فرآیندی متفاوت از آنچه برای آنها ترسیم شده است دارند. جریانهای کنشی دارای آستانۀ مقاومت متفاوت هستند. با وارد کردن میزانی از انرژی به یک جریان میتوان مسیر حرکت آن را تغییر داد. مقاومت و ممارست قدرت گفتمانی را بازتعریف میکنند. به همین دلیل قدرت میتواند با گستره کمّی، حضور خود شرایط ایجابی را تغییر دهد. اما گاهی نیز تقلیل و تضعیف همین گسترۀ کمینوعی ممارست جهت بهبود کیفی حضور است. به همان میزان که اسطورهسازی، مقاومت گفتمانی را افزایش میدهد به همان میزان نیز جذب و حل شدن در گفتمانهای جاری شرایط مماشاتی حضور را افزایش میدهد. ویژگی مقاومتی گفتمان راه را بر استعلای ساحت حضور کنشگران گفتمانی میگشاید.چنین مقاومتی امکان جابجایی کنشها و جلوگیری از انجماد آنها را فراهم میکند. اینک باید دید چگونه و بر اساس چه کارکردهایی گفتمان وارد مسیر پویای ممارست و به پشتوانۀ آن تغییر وضعیتهای ایجابی و تثبیت شده میگردد ؟ هدف اصلی این مقاله بررسی و تحلیل سه ویژگی مقاوتی، ممارستی و مماشاتی گفتمان از دیدگاه نشانه – معناشناسی جهت تبیین این موضوع مهم است که گفته پردازی فضایی چالشی است که استحاله و استعلای معنا در آن وابسته به تغییر شرایط ایجابی به شرایط سلبی و یا پویاجهت جلوگیری از رسوب معناست.
خلاصه ماشینی:
اينک بايد ديد چگونه و بر اساس چه کارکردهايي گفتمان وارد مسير پوياي ممارست و به پشتوانۀ آن تغيير وضعيت هاي ايجابي و تثبيت شده مي گردد ؟ هدف اصلي اين مقاله بررسي و تحليل سه ويژگي مقاوتي ، ممارستي و مماشاتي گفتمان از ديدگاه نشانه – معناشناسي جهت تبيين اين موضوع مهم است که گفته پردازي فضايي چالشي است که استحاله و استعلاي معنا در آن وابسته به تغيير شرايط ايجابي به شرايط سلبي و يا پوياجهت جلوگيري از رسوب معناست .
هدف از اين تحقيق نيز نشان دادن اين موضوع است که چگونه چالش هاي گفتماني بستري را فراهم مي آورند که در آن گفتمان از طريق مقاومت و ممارست راه را بر رسوب معنا بسته و استعلاي ٤ آن را سبب مي گردد.
يعني بعدي از زبان که حکايت از «آن حضور» دارد مي تواند جاي خود را به بعد ديگري از آن که ساماندهي شده و دست خورده است بدهد و در اين حالت ناکنش گر زباني به کنش گر زباني تبديل مي گردد.
اينک پرسش اصلي اين است که آيا نه -شناخت و شناخت و يا حضور شهودي و شناختي در برابر يکديگر مقاومت هم مي کنند و يا اين که همواره بين آن ها مماشات وجود دارد ؟ در واقع ، همۀ گفتمان ها به محلي براي ايجاد مقاومت و يا ممارست و مماشات در برابر چيزها يا در برابر خود تبديل مي گردند.
اين حرکت در جهت عدم تاييد آنچه که خود يک بار تاييد بوده است سبب مي گردد تا گفتمان ايجابي در برابر پيپ بودن پيپ مقاومت کند.