چکیده:
مابعد طبیعت به طورکلی دانشی حقیقی است که روش اکتشاف در آن، برهان است؛ زیرا صرفا برهان، مفید یقین بالمعنی الاخص است. با این وصف، برخی مدارس ما بعد طبیعی شکلگرفته در دامنه مکتب حکمت متعالیه صدرالمتالهین، استدلال لمّی را که استدلال از راه علت نفسالامری است، در فلسفه جاری نمیداند؛ زیرا موضوع فلسفه وجود است و محمولات وجود، همه راجع به وجود بوده و عین آن هستند؛ زیرا حقیقت وجود به دلیل اصالت، غیر ندارد؛ درحالی که وجود، علتی ورای خویش ندارد. در «فلسفة رئالیسم» به مثابة دستگاه ما بعد طبیعی علامة طباطبایی، قسمی از استدلال انّی که از طریق ملازمات عامه است، یقینی دانسته شده و روش اکتشاف در ما بعد طبیعت، برهان انّی از طریق ملازمات عامه قلمداد شده است. در این نوشتار، روش اکتشاف در مابعد طبیعت و این دیدگاه نوآورانه که ریشه در سخنان شیخالرئیس دارد، در تحلیلی فرایندی و بدیع آشکارسازی شده است.
خلاصه ماشینی:
با این وصف، برخی مدارس ما بعد طبیعی شکلگرفته در دامنه مکتب حکمت متعالیه صدرالمتألهین، استدلال لمی را که استدلال از راه علت نفسالأمری است، در فلسفه جاری نمیداند؛ زیرا موضوع فلسفه وجود است و محمولات وجود، همه راجع به وجود بوده و عین آن هستند؛ زیرا حقیقت وجود به دلیل اصالت، غیر ندارد؛ درحالی که وجود، علتی ورای خویش ندارد.
به سخن دیگر هر حکم که سببی دارد، اگر سبب آن، خود اجزای قضیه بوده و واضح باشد، آن حکم اولی است و اگر واضح نباشد، قهرا وضوح آن میتواند به وسطی باشد که مقتضی تصدیق تنها باشد و به اقتران آن اوسط با دو حد دیگر (حد اصغر و حد اکبر)، یقینی تام حاصل شود از جهت آنکه لمیت به هر وجه معلوم باشد و برهانی که در این صورت مفید یقین است، برهان إن است (همان، ص276).
از اینجا تقسیم برهان به «لم» و «ان» شکل میگیرد؛ به سخن دیگر منشأ انقسام برهان به دو قسم مذکور، انقسام مطلب «لم» به ثبوتی و اثباتی است؛ به این بیان که هرگاه مجهولی که کشف آن مطلوب است، علت و واسطۀ حکم باشد، برای استعلام از آن به «لم» سؤال میشود و امری که علت و واسطۀ حکم است، بر دو گونه است: یکم، واسطه و علتی که ثبوت واقعی محمول برآن ابتنا دارد؛ دوم، علتی که ثبوت علمی و به تعبیر دیگر تصدیق به اثبات محمول برای موضوع بر آن ابتنا دارد.