چکیده:
یکی از سوالات اساسی که هر نظریه سیاسی ملزم به پاسخگویی آن است، مشروعیت یا حقانیت حکومت است؛ بدین معنا که مشروعیت حکومت از چه منبعی نشات می گیرد؟ زیرا هر حکومتی برای شکل گیری و بقا، نیازمند مشروعیت است. مشروعیت هر نظامی در صورتی که معقول و مستحکم باشد، بر کارآمدی آن تاثیر بسزایی دارد. اکنون با توجه به اهمیت و نقش مشروعیت و تلاقی آن با امر بیعت یا مقبولیت در رفتار سیاسی مردمان عصر امیر مومنان علی علیه السّلام، ضروری است تا این موضوع واکاوی و نسبت این دو با هم بررسی گردد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر ساختار مطالعات سیاسی در حوزه مشروعیت به این نتیجه دست یافت که از دیدگاه امیر مومنان علی علیه السّلام، مشروعیت حکومت مستند به اراده خداوند متعال است و انتخاب یا اقبال مردم به عنوان بیعت، در مقام فعلیت بخشیدن به حکومت موثر است. لذا بیعت در مشروعیت بخشی دخالتی نداشته و در آن دوره از تاریخ، مبتنی بر ساختار سیاسی جامعه عربی است. در حکومت علوی، هر چند بیعت امری لازم و ضروری است، اما در واقع موید قابلیت مردم برای تایید و پشتیبانی حکومت دینی است و موجد حقانیت آن نیست.
خلاصه ماشینی:
به¬عبارت دیگر، باید دید حکومت مشروعیت خود را از کجا آورده و مردم چه نقشی در مشروعیتبخشیدن به حکومت دارند؟ (ii) هرچند نظریات زیادی در باب منشای مشروعیت ارائه شده است، اما در این پژوهش با بررسی موردی حکومت امیر مؤمنان علی7 که تحقق حکومت با بیعت مردم حاصل گردید، سؤالاتی را ذهن برخی روشنفکران و نویسندگان عرصه دین و سیاست ایجاد کرده است که حتی بگویند حکومت علی7 الهی نبوده و اساسا آنان چنین حقی ندارند؛ زیرا اگر حقی داشتند، منتظر و ساکت نمی¬نشستند؛ چنانکه «مهدی حائری» معتقد است: (iii) نبوت و امامت اصولا با هر نوع از انواع حکومتها و رهبریهای سیاسی متفاوت است و در عناصر تحلیلی نبوت و امامت به کوچکترین چیزی که بتوان سیاست را از آن استخراج و استنباط نمود، برخورد نمیشود، بلکه تفاوت میان این دو، تفاوت میان امور الهی و امور خلقی و مردمی است.
(ii) شخصیت¬های برجسته صدر اسلام از جمله «ابی¬سعید»، «انس¬ بن مالک»، «بریده اسلمی» و «ابن مشاجع عباسی» (طبری، 1387ق، ج8، ص176)، بارها به مقام وصایت علی7 اعتراف کرده و شیعیانی چون «سلمان»، «اشتر نخعی»، «عمار»، «ابوذر»، «عمروبن حمق خزاعی» و «محمدبن ابی¬بکر» نیز بارها در دفاع از مشروعیت امامت و حکومت امیر مؤمنان علی7، عمده توجه خود را در وصیبودن امام و اشاره رسول ¬خدا به این امر، سوق داده و می¬گفتند: «ای مردم، او وصی اوصیا و وارث علم انبیا است» (یعقوبی، بی¬تا، ج2، ص179).