چکیده:
تحولات دهههای اخیر، دانشگاههای ایران را با تغییرات و تحولاتی همراه کرده است که در نتیجهی آن تمرکز بر برنامههای فرهنگی از وزن و اهمیت قابل توجهی برخوردار شده است. ورود به حوزهی برنامهریزی فرهنگی، همانند هر حوزهی دیگری، نیازمند در اختیار داشتن شناخت دقیق از ارزشها، نگرشها و رفتارهای افراد (دانشجویان) است چرا که هر سیاستی سرانجام با مخاطبانی سر و کار دارد که باید آن را بپذیرند. بنابراین میتوان شناخت وضع موجود را به عنوان پیش شرط برنامهریزی فرهنگی معرفی کرد. مهمترین هدف این مقاله، شناسایی وضعیت موجود و بررسی ویژگیهای فرهنگی دانشکدهها و دانشجویان رشتههای هنر و در ادامه ارائه راهبردهایی در راستای برنامهریزی فرهنگی است. مبنای این مقاله، پژوهشی کیفی است که در دو دانشگاه هنر و پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران اجرا شده است. روش مورد استفاده برای جمعآوری اطلاعات، انجام مصاحبههای عمیق ساختار نیافته و جلسات بحث گروهی متمرکز بوده است. مهمترین دستاورد این پژوهش، پاسخ مثبت به سوال اصلی طرح است؛ بدین معنی که میان وضعیت فرهنگی دانشجویان هنر و سایر دانشجویان تفاوت معنیدار دیده میشود اما نمیتوان با این وجوه افتراق و تفاوت، به صورت سطحی و موردی برخورد نمود. نخستین گام برای مواجهه با این وجه افتراق، ریشهشناسی تفاوتهای مشاهده شده است که در این طرح به صورت تفصیلی صورت پذیرفت. نتایج بیانگر این امر بوده است که برخی از این تفاوتها امری طبیعی و اجتنابناپذیر و به عبارت دیگر از ویژگیهای رشتههای هنری است و بخشی نیز غیرطبیعی و امری قابل تامل و پیگیری است که به تشریح آن پرداختهایم.
خلاصه ماشینی:
ویژگـی هـای فرهنگـی دانشـجویان ، برنامـه ریـزی فرهنگـی ، جامعه پذیری ، مجموعه رشته های هنر مقدمه و بیان مساله نقش و اهمیت دانشگاه در دوران اخیر، در هدایت و اداره ی امور جامعه و ایجاد تحولات اساسی در راستای رشد علمی و فرهنگی کشور بر همگان امری روشن است ؛ و با اهمیتی کـه دانشـگاه در تولید و نهادینه کردن بسیاری از قواعد و هنجارها دارد، توجه به فرایندهای ایجاد این قواعد و هنجارها و تبیین نظام فرهنگی و اجتماعی دانشـگاه هـا، اهمیـت ویـژه ای مـی یابـد.
در راستای کنکاش و بررسی جزئی تر موضوع این سوال مطرح می شود که آیا تفاوت نیازهای فرهنگی دانشجویان دانشکده های هنر با سایر دانشجویان ، مربوط به زمان پیش از ورود به دانشگاه است و یا اینکه تماما ناشی از وضعیت و اقتضائات موجود در دانشگاه بوده است ؟ در ارتباط با این پرسش نیز اشتراک نظر نسبی وجود دارد.
چنانچه پیش از این نیز ذکر شد، از جمله وییگی های فضای های فرهنگی و هنری ، احساسات و روحیات ظریف و نیازهای مترتب بر آن است ، بنابراین باید پذیرفت که ٢٠ بسیاری از نیازهای فرهنگی اشاره شده ، پیش از زمان ورود به دانشگاه نیز در میان دانشجویان رشته های هنر وجود داشته است و عدم بروز و ظهور آن در سطح جامعه به دلیل ضعیف و کمرنگ بودن این نوع تمایلات و نیازها از یکسو و سازمان نیافته بودن آن از سوی دیگر است .