چکیده:
با وجود آنکه مفهوم هوش فرهنگی دارای اعتبار جهانی است، معیار سنجش هوش فرهنگی میتواند در هر بافتی متفاوت باشد. از این رو جنبههای مختلف هوش فرهنگی، که توانایی اداره موقعیتهای متنوع فرهنگی را ارزیابی میکنند، باید متناسب با هر بافت فرهنگی خاص باشد. در این مقاله برای ارزیابی هوش فرهنگی، ابزار سنجشی متناسب با فرهنگ جامعه ایرانی تدوین شده است که آن را مقیاس ایرانی هوش فرهنگی مینامیم. همچنین رابطه ابعاد هوش فرهنگی با کارآفرینی استراتژیک نیز بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق را آن دسته از مدیران و کارشناسان صنایع نفت، گاز و پتروشیمی تشکیل میدهند که سابقه حداقل سه سال تعاملات بینالمللی فرهنگی و دو مسافرت خارج از کشور را داشته باشند، که نهایتا 214 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق شناخته شدند. دادههای بدست آمده با تحلیل عاملی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بیانگر این است که هوش فرهنگی مشتمل بر سه بعد ادارکی، ارتباطی و انطباقی میباشد. همچنین، نتایج تحقیق نشان میدهد که در جامعه ایران، متغیرهای جمعیت شناختی مانند جنسیت، سن، سطح تحصیلات و سابقه تعاملات فرهنگی، با برخی جنبههای هوش فرهنگی ارتباطی قوی دارند. در نهایت، نقش هوش فرهنگی به عنوان یکی از عوامل کلیدی موثر بر کارآفرینی استراتژیک شناسایی شد که این امر، بیانگر لزوم توجه به قابلیتهای هوش فرهنگی در مدیران برای انجام فعالیتهای کارآفرینانه در محیطهای چندفرهنگی میباشد.
خلاصه ماشینی:
همچنين ، نتايج تحقيق نشان ميدهد که در جامعه ايران ، متغيرهاي جمعيت شناختي مانند جنسيت ، سن ، سطح تحصيلات و سابقه تعاملات فرهنگي، با برخي جنبه هاي هوش فرهنگي ارتباطي قوي دارند.
پيش از اين ، قابليت هايي چون هيجان پذيري، هوش اجتماعي و هوش هيجاني به عنوان قابليت هاي مورد نياز کارآفرينان براي شناخت عوامل ادراکي و شناختي مطرح شده و مورد تائيد قرار گرفته بود [٨]، در حالي که در اختيار داشتن هوش هيجاني تنها در محيط هاي ايستاي فرهنگي کفايت ميکند و در صورت افزايش تنوع فرهنگي، اين هوش به تنهايي پاسخگوي پويائيهاي رقابتي براي کارآفريني نيست [٤٠،٢٢].
براي مثال ، نتايج تحقيق عباسعلي زاده (١٣٨٦) در وزارت نفت نشان ميدهد که نه تنها هر چهار بعد هوش فرهنگي با انگيزه توفيق طلبي مديران اين وزارتخانه ارتباط عميقي دارد، بلکه ميان هوش فرهنگي، شناختي و فراشناختي با انگيزه توفيق طلبي رابطه علي برقرار است [٣].
همچنين در اين تحقيق از تحليل عاملي استفاده شده است ، زيرا هدف از بررسي داده ها، کشف و شناسايي عوامل اصلي موثر بر هوش فرهنگي و بررسي رابطه آن ها با کارآفريني استراتژيک ميباشد.
در اين راستا، تاثير عوامل جمعيت شناختي شامل جنسيت ، سن ، سطح تحصيلات و سابقه تعاملات فرهنگي، بر ابعاد شناسايي شده هوش فرهنگي با استفاده از روش تحليل واريانس يک طرفه مورد سنجش قرار گرفته است .
Paper presented at the August 2004 Academy of Management Meetings Symposium on Cultural Intelligence in the 21st Century, New Orleans, LA.
Cultural Intelligence: Understanding Behaviors that Serve People’s Goals, Group & Organization Management, 31, 40-55.
Competition by effective management of cultural diversity: the case of international construction projects.