چکیده:
بدون بررسی زبان شعر، بهویژه در شعر غنایی که شاعر در آن از خویشتن خویش سخن میگوید، نمیتوان پیام شاعر و آنچه را بر او رفته است، بهدرستی دریافت. اتّفاقی که در زبان میافتد، بازتابِ اتّفاقی است که در وجود شاعر افتاده است؛ چراکه عاطفه و هیجان، همانگونه که بر جسم اثر میگذارد، بر زبان نیز اثر میگذارد. انتخاب واژهها، ترکیب آنها با یکدیگر و نوع جملاتی که گوینده بهکارمیگیرد، حجم گستردهای از اطّلاعات را در دسترس مخاطب قرارمیدهد که عاطفه و هیجان، تنها بخشی از آن است. بخش قابلتوجّهی از آنچه ما دربارة هستیشناسی، فرهنگ، منش، اخلاق و رفتار اجتماعی گویندگان میدانیم، مرهون همین زبان است. علم زبانشناسی، دستور زبان، بلاغت و معنیشناسی؛ همگی ابزارهایی هستند برای دریافت بهتر پیامی که در زبان نهفته است. در این پژوهش، چگونگی بازتابِ عواطف و هیجانات مولوی بر زبانِ شعر او در غزلیّات شمس، از سه دیدگاه زبانشناسی، دستور زبان فارسی و معنیشناسی تحلیل و بررسی شده است و نقش عاطفی پیام در شبهجملات و اصوات، نقش ادبی پیام، کاربرد ضمیر و نوع جملاتی که ندای درون شاعر را در معانی ثانوی متجلّی ساخته، پژوهیده شده است.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش ، چگونگی بازتابِ عواطف و هیجانات مولوی بر زبانِ شعر او در غزلیات شمس ، از سه دیدگاه زبان شناسی، دستور زبان فارسی و معنیشناسی تحلیل و بررسی شده است و نقش عاطفی پیام در شبه جملات و اصوات ، نقش ادبی پیام ، کاربرد ضمیر و نوع جملاتی که ندای درون شاعر را در معانی ثانوی متجلّی ساخته ، پژوهیده شده است .
دربارٔە چگونگی نمودِ عاطفه در زبانِ غزلیات مولوی، پژوهش مستقلّی انجام نشده ، امّا در پژوهش های دیگر به این موضوع اشاراتی شده است که برخی از آنها عبارت انداز: پورنامداریان ، تقی، (١٣٨٤)، در سایۀ آفتاب (شعر فارسی و ساخت شکنی در شعر مولوی)؛ خلیلی جهانتیغ ، مریم ، (١٣٨٠)، سیب باغ جان ؛ جستاری در ترفندها و تمهیدات هنری غزل مولانا؛ حسین پور چافی، علی، (١٣٨٦)، بررسی و تحلیل سبک شخصی مولانا در غزلّیات شمس ؛ پورنامداریان ، تقی و امیرحسین ماحوزی (تابستان ١٣٨٧)، «بررسی وجه شبه در کلّیات شمس »؛ واردی ، زرّین و نجمه داناییان (زمستان ١٣٨٩)، «بررسی وجوه زیباشناسی غزلیات شمس » و مدرسی ، فاطمه و امید یاسینی (١٣٨٧)، «قاعده افزایی در غزلیات شمس ».
در این بخش از مقاله و مثال هایی که ارائه شد، براساس نظریۀ یاکوبسن ، وجه عاطفی پیام را در شبه جملات و اصواتی که عادت گفتاری و بیانگر هیجان گوینده است ، بیان کردیم ، امّا عاطفه و هیجان در شعر مولوی به این بخش محدود نمیشود و همان گونه که پورنامداریان اشاره کرده است ، در نقش شعری زبان که یاکوبسن آن را نتیجۀ تأکید بر پیام میداند، مولوی تأکید بر گوینده (خود) دارد (پورنامداریان ، ١٣٨٤: ٣٨٣-٣٨٤)؛ بنابراین ، عاطفه و هیجان در نقش شعری زبان مولوی نیز قابل مشاهده و بررسی است .