چکیده:
اساطیر در میان همه ملتها و اقوام وجود دارند و به عنوان بخشی از فرهنگ قومی، بومی و ملی، چه در میان ملتها و جوامع شهرنشین و چه قبایل پراکنده، اعتقادات اسطورهای در شکل آیینها و رسوم به چشم میخورند. اساطیر دیدگاههای جامعهای را منعکس میکنند که در آغاز به آن تعلق داشته اند، دیدگاههای مردم نسبت به خیر و شر، خدایان و دلاوری های قهرمانان و موجودات افسانهای.
اسطوره حاصل و عصاره تفکر و اعتقادات و ناشی از اندیشه بشر است و یکی از عنصرهای اصلی سازنده فرهنگ قومی جوامع نخستین بوده و به عنوان بخشی از هویت اقوام و برآورنده نیازهای معنوی و مادی انسان به شمار می رفته است؛ پس می تواند مشخص کننده ساختار حیات اجتماعی یک قوم و ملت باشد. اساطیر در نمادها متجلی می شوند. وقتی این نمادها به اساطیر کهن یک سرزمین مربوط میباشند، ناخودآگاه بر جان و روان هر فرد تاثیر میگذارند.
در این مقاله اسطوره به عنوان نمادی از تاریخ در نظر گرفته شده است و برخی از نمادهای اساطیری در تاریخ فرهنگی ایران، در منابع مربوط به پیش از اسلام و پس از اسلام مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند و منشا اساطیر و تغییراتی که در طول زمان در آنها ایجاد شده و سیر این تحول، مورد بررسی واقع شده است.
یافته های این تحقیق نشان می دهد که با بهرهگیری از اساطیر، می توان رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و روانی اقوام گوناگون را تحلیل کرد.
خلاصه ماشینی:
اسطوره حاصل و عصارة تفکر و اعتقادات و ناشی از اندیشۀ بشر است و یکی از عنصرهای اصلی سازندة فرهنگ قومی جوامع نخستین بوده و به عنوان بخشی از هویت اقوام و برآورندة نیازهای معنوی و مادی انسان به شمار میرفته است ؛ پس میتواند مشخص کنندة ساختار حیات اجتماعی یک قوم و ملت باشد.
در این مقاله اسطوره به عنوان نمادی از تاریخ در نظر گرفته شده است و برخی از نمادهای اساطیری در تاریخ فرهنگی ایران ، در منابع مربوط به پیش از اسلام و پس از اسلام مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند و منشأ اساطیر و تغییراتی که در طول زمان در آن ها ایجاد شده و سیر این تحول ، مورد بررسی واقع شده است .
در بررسـی نمادهـا و بیـان آن هـا، از میـان تحقیقـات غربی کتاب Word and Symbol اثر رنه گنون ، که به تحلیل نمادها و بیان نمادین پرداختـه است ، و نیز آثار میرچا الیاده ، پیرز، کاسیرر و غیره ، در تعریف تاریخ و اسطوره مورد اسـتفاده قرار گرفته است .
از آن جایی که پدیده های بیشماری در هرسوی ما وجود دارد، پیوسـته نـاگزیر مـی شـویم بـه یاری اصطلاح های نمادین برداشت هایی از آن ها داشته باشیم که نه می توانیم آن ها را تعریـف کنیم ، و نه به درستی بفهمیم ؛ و درست به همین سبب است که دین ها از زبـان نمـادین بهـره میگیرند و خود را با نمایه ها تعریف می کنند.
اما در دیدی دیگر اسطوره داستان نیست ، بلکه حقیقتی اسـت زنده که گویا در زمان های آغازین به وقوع پیوسته و بعد از آن جهان و انسان را تحـت تـأثیر قرار داده است .