چکیده:
کتاب الاستشراق و الدراسات الاسامیه نوشته ی عبدالقهار داوود عبدالله العانی
از جمله آثار معاصری است که در زمینه ی سیر مطالعات خاو رشناسان پیرامون
اسام و ب هویژه قرآ نکریم تالیف شده است. این اثر به رغم برخورداری از
برخی امتیازات، از کاست یهای زیادی رنج م یبرد. آگاهی از تاش های عالمان
مسلمان در مواجهه با مطالعات خاورشناسان و نقاط قوت و ضعف آنها، م یتواند
به استحکام و استواری ه رچه بیشتر پاسخگویی به شبهات آنان موثر باشد. در
این جستار تاش شده است افزون بر معرفی اجمالی نویسنده و کتاب، امتیازات
و کاستی های آن بر نمایانده شود
خلاصه ماشینی:
اثر مد نظر، کتاب الاستشراق و الدراسات الاسلامیه از دکتر عبدالقهار داوود عبدالله العانی نویسندهای معاصر است که سیر مطالعات استشراقی و دیدگاههای خاورشناسان را واکاوی میکند.
نقاط قوت و ضعف نویسندهی محترم کتاب کوشیده است که افزون بر ارائهی سیر مطالعات اسلامشناسی غربیان، به سایر ابعاد پژوهشهای شرقشناسی از جمله مطالعات فقهی، مسئلهی فلسطین و تاریخ علوم اسلامی نیز بپردازد که این موضوع از نقاط مثبت و مهم کتاب بهشمار میآید.
شوربختانه نویسندهی محترم، از روی تعصب شدید در بسیاری از موارد بهجای نامبردن از اسلام، تمدن اسلامی و علوم اسلامی، از عربها و تمدن عربی نام میبرد و بهگونهای همهی این موفقیتها را به عربها نسبت میدهد.
بهعنوان نمونه در گفتار ششم از فصل ششم، صفحهی 136 متن اصلی، مطالعات و پژوهشهای گیپ را به سه بخش تقسیم کرده، بخشهای اول و دوم را میآورد و توضیح میدهد اما دیگر غیر از ذکر تقسیم سوم، سخنی از این بخش در توضیحاتش نیاورده است و مطالب و مباحث مربوط به آثار این خاورشناس را بهصورت ناقص، رها میکند.
این در حالی است که مطالب برخی از خاورشناس از اشکالات و ابهامات تاریخی و محتوایی رنج میبرد و چنین متصور میشود که نویسندهی کتاب آنها را پذیرفته است.
ط) در صفحهی 89 متن اصلی به هنگام نقل از تاریخ ادیان در مورد قصص انبیاء، نسبت عشق یوسف به همسرش با نام پوتیفار را پذیرفته است و کوچکترین نقدی نسبت به آن صورت نمیدهد.
نویسندهی کتاب نیز در صفحهی 186 از متن اصلی در نقلی از گوستاو لوبون، همنظر با او خلیج فارس را خلیج عربی میخواند.