چکیده:
در سفرنامه حکیم ناصرخسرو به شماری از توصیفهای کمنظیر از شهرها، راهها، بناها و اماکن عمومی و مذهبی مانند بازارها، کاروانسرها و مساجد بر میخوریم که درعین درهمتنیدگی بین دادهها، از نظر مادی و معنوی، سازه و محتوای سازه، محمل کارکردها و اصل کارکردها تصاویر کمنظیری دیده میشود. با لختی چشم برهم نهادن میتوان هر آنچه را که ناصرخسرو گفته، در ذهن مجسم کرد. در این وجیزه تلاش شده است تا ضمن بررسی اعتبار دادههای سفرنامه ناصرخسرو، روشن شود که مساجد نه تنها مشاهده شدهاند بلکه با دقت قابل ملاحظهای معاینه شدهاند. بررسیهای انجام یافته در این مقاله بر ارزشهای این سفرنامه به عنوان اثری تاریخی، جامعهشناختی، مذهبی و فرهنگی در حوزه علوم انسانی صحه میگذارد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و براساس منابع کتابخانهای صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
همچنین در مورد مسجد الحرام آورده: «از مسجدالحرام بر جانب مشرق بازاری بزرگ کشیده شده است و از جنوب سوی شمال و بر سر بازار از جانب جنوب کوه ابوقبیس و دامن کوه ابوقبیس صفاست و آنچنان است که دامن کوه را همچون درجات بزرگ کرده اند، و سنگها به ترتیب رانده که بر آن آستانه ها روند خلق و دعا کنند و آنچه میگویند صفا و مروه کنند، آن است و به آخر بازار از جانب شمال کوه مروه است» (همان: 77) و نیز در مورد مسجد قاهره ذکر شده: «مسجد باب الجوامع [در قاهره] ...
«در ساحت مسجد [آدینه طرابلس] قبهای بزرگ ساخته و در زیر قبه حوضی است از رخام و در میانش فوارهای برنجین بر آمده و در پاژة آن مشرعهای ساخته است که به پنج نایژه آب بسیار بیرون میآید که مردم برمیگیرند و فاضل بر زمین میگذرد و به دریا در میرود» (همان:13).
ناصرخسرو در برخورد با پدیدههای ملموسی چون شهرها، مساجد و ساحت آنها را با ابزارهای رایج محاسبات خود یادداشت کرده است و آمار و ارقامی راجع به مساحت و گنجایش مسجد به خواننده میدهد: «مسجد آنجا [آدینه شهر رمله] را سیصد گام اندر دویست گام مساحت است» (همان:21).
دفن اولیا و انبیا در بسیاری از اماکن مذهبی از قدیمیترین ایام مرسوم بوده و و ناصرخسرو نیز در صحن بسیاری از مساجدی به مواردی این چنینی برخورد کرده و نام برده است: «[در مسجد آدینه عکا] بر دست راست قبله، از بیرون، قبر صالح پیغمبر است علیه السلام» (همان:16).