چکیده:
پژوهش حاضر، ماهیت دولت در عصر قاجار و در زمان صدارت امیرکبیر را بررسی مینماید. در
واقع. هدف اصلی,ء بررسی اصلاحات سیاسی, نظامیء اقتصادی و فرهنگی - اجتماعی
امیرکبیر بر ماهیت دولت قاجار بود. پرسشی که پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی بدان میباشد.
این است که اصلاحات امیرکبیر چه تحولاتی در ماهیت دولت قاجار به وجود آورد؟ برای پاسخگویی
به این پرسش از نوع تحلیل تاریخی استفاده شده است که بر اساس آن تاثیرات اصلاحات اقتصادی,
سیاسی, نظامی و فرهنگی - اجتماعی امیرکبیر بر ماهیت دولت قاجار در چهار بعد ماهیت
اقتصادی, سیاسی, نظامی و فرهنگی - اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش
بیانگر این است که اصلاحات اقتصادی و مالی امیرکبیرء برای نخستین بارء وجهی روشن و مدرن به
ماهیت اقتصادی دولت قاجار بخشید. هرچند این ماهیت. در جهت شکل دادن نوعی سیاست
اقتصادی دولتی توتالیتر و مطلقه بود که بیشتر از آنکه لایههای مختلف جامعه را منتفع کندء منابع
مالی حکومت قاجار برای سلطه استبدادی را تقویت میکرد. با وجود موفقیتهای نسبی اصلاحات
اقتصادی امیرکبیرء اصلاحات سیاسی وی به دلایل مختلف, نتوانست ماهیت سیاسی دولت قاجار را
چندان تغییر بدهد و با مرگ اوء این اصلاحات هم فراموش گردید. قدرت مطلقه شاه و همچنین
متضرر شدن بخشهای درون حکومتی از اصلاحات امیرکبیرء مانع اصلی در راه تاثیرگذاری
بلندمدت اصلاحات سیاسی امیرکبیر بود. اصلاحات نظامی امیرکبیر را میتوان گونهای تلاش برای
به دست آوردن استقلال نظامی و سیاسی برای دولت قاجار در برابر قدرتهای استعماری دانست. از
طرف دیگرء میتوان آن را به نوعی تلاش در راستای تقویت قدرت استبداد گری دولت قاجار تفسیر
نمود که اصولا به تحکیم پایههای قدرت سلطنت قاجار در برابر مردم و از بین بردن هر گونه
مقاومتی میانجامید. همچنین امیرکبیرء بنیاد عقلانی به ساختهای اجتماعی, فرهنگی و قضایی -
مذهبی دولت بخشید و قانون را تا حدودی بر ساخت سیاسی و ماهیت اجتماعی دولت حاکم
گردانید. با این حال» این مستله به معنای این نیست که قانون بر ساختار اجتماعی و سیاسی دولت
قاجار در زمان صدارت امیرکبیر به طور کامل حاکم گردیده بود.
خلاصه ماشینی:
یافتههای پژوهش بیانگر این است که اصلاحات اقتصادی و مالی امیرکبیر، برای نخستین بار، وجهی روشن و مدرن به ماهیت اقتصادی دولت قاجار بخشید.
برای بررسی این مسئله، تحولات ساختاری ماهیت دولت(اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی – اجتماعی) در مواجه با اصلاحات اقتصادی و مالی، نظامی، سیاسی و اجتماعی – فرهنگی امیرکبیر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
البته این مسئله را نمیتوان به معنای شکلگیری نوعی از ماهیت اقتصادی فرا دولتی در این دوران قلمداد نمود و طبیعتا، سیاست اقتصادی را دولت تنظیم میکرد و در این میان شاید نوعی از مطلقیت دستوری وجود داشته باشد؛ با این وجود، اصلاحات امیرکبیر، برای اولین بار در تاریخ معاصر ایران، ماهیت اقتصادی مشخص و منطقی به ساختار دولت بخشید.
برخی از پژوهشگران، نظر دیگری دارند و معتقد به این امر هستند که امیرکبیر با اصلاحات سیاسی در صدد بوده است که تمام قدرت را در دست بگیرد و با استقلال تمام فرمانروایی کند و در مسایل داخلی و خارجی خود تصمیم بگیرد.
در طرف دیگر ماجرا، برخی از پژوهشگران، معتقد به این امر هستند که امیرکبیر با اصلاحات سیاسی در صدد بوده است که تمام قدرت را در دست بگیرد و با استقلال تمام فرمانروایی کند و در مسایل داخلی و خارجی خود تصمیم بگیرد.
برخی اقدامات سیاسی امیرکبیر، مستقیما قدرت شاه به عنوان قدرت مطلقه ساخت سیاسی دولت را نشانه میرفت و این یکی از دلایل عدم موفقیت امیرکبیر در تغییر ماهیت سیاسی دولت قاجار بود.