چکیده:
ابتدای تاریخ روابط سیاسی ایران و عثمانی به سده نهم هجری قمری باز میگردد. با تاسیس
سلسله شیعی مذهب صفویه.ء پایه اختلافات و کشمکشهای مابین دو کشور بیش از گذشته زیاد
گردید. درزمان حکومت قاجار نیز عامل استعمار زمینه تازهای را در روابط دو کشور رقم زد به
طوری که با ظهور قدرتهای جدید نظیر آلمان» فرانسه و ... تلاش آنها برای رخنه در شرق در
مناسبات سیاسی ایران و عثمانی تاثیر بسزایی داشت. در این زمان علاوه بر تضاد مذهبی و عوامل
خارجی تاثیرگذار بر روابط ایران و عثمانی اختلافات ارضی و مرزی» وجود ایلات و عشایر مرزنشین.
عتبات عالیات و سخت گیری دولتمردان عنمانی در قبال زوار ایرانی. مسئله وهابیت و بابیت و
مواردی از این قبیل از جمله مسائلی بودند که تنشهای موجود بین دو کشور همجوار را تشدید
می کردند بنابراین درپژوهش حاضرسعی می شود با استفاد از اسناد و مدارک تاریخی تا حد امکان
به مسایل اخیرالذکر پاسخ قانع کننده ای داده شود.
خلاصه ماشینی:
و اختلافات مرزی و ارضی، مسئله ایلات و عشایر و پناهندگی یکی از آنها به خاک همسایه، ظهور فرقههایی چون بابیت، وهابیت و بهائیت و حمایت قدرتهای خارجی و حمایت از روشنفکران تبعیدی یا فراری از جمله مواردی بود که تعارضات و دشمنیها موجود در این دوره را تشدید ساخت و به رغم انعقاد عهدنامههای ارز روم اول و دوم و تشکیل کمیسیونهای تحدید حدود اختلافات بر سر زهاب و برخی مناطق غربی ایران به بعد از سقوط امپراطوری عثمانی و برقراری رژیم پادشاهی در عراق نیز کشیده شد.
حد فاصل سالهای 1324ق/ 1906م تا 1335ق/ 1912م که هر دو کشور ایران و عثمانی درگیر فعالیتهای مشروطه خواهی در کشور بودند عملا اقدامی را در جهت رفع اختلافات مرزی انجام نشد و حتی نمایندگان دول واسطه نیز به دلیل اینکه کشورهای متبوعشان نگران تبعات ناشی از پیروزی مشروطیت بودند در این راستا اقدامی صورت ندادند اما از دهه دوم سده بیستم به دنبال خطرات توسعه نفوذ آلمان در بین النهرین و خلیج فارس، که بالطبع با به مخاطره افتادن منافع روسها و انگلیسیها در مناطق مورد بحث توامان بود دو کشور اخیر الذکر تصمیم گرفتند تا با مجاب ساختن ایران و عثمانی، کار مربوط به تحدید حدود را از سر بگیرند(جعفر ولدانی، 1370: 73).