چکیده:
این تحقیق که با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است قصد دارد تا نمودهای خشونت و مدارا را در خمسه نظامی برشمارد وسپس آنها را مورد بررسی قرار دهد. مطالعه خمسه از این نظرگاه نشان می دهد که نظامی به صورت مستقیم از رواداری حمایت کرده و به مقابله با انواع خشونت پرداخته است اما گاه ناخواسته در مقام راوی داستان، ابعادی از خشونت را در جامعه عصر خود به تصویر کشیدهاست. از سر بریدن و درآوردن چشم تا شکنجه و سخت کشی مانند در پای سگان وحشی انداختن محکومان و به پایین افکندن آنها از عمارت های بلند. بدیهی است که گزارش از خشونت را با اعتقاد به آن نمی توان یکی دانست و مقصود نظامی از بازگویی خشونت اغلب برای نفی آن است نه همراهی با آن. قربانیان خشونت در داستان های کوتاه و بلند نظامی عمدتا مردان سپس زنان و در نهایت حیواناتند. همه قهرمانان داستانهای نظامی شخصیتی دووجهی دارند. در جایی مروج صلح و آشتی اند و در جایی دیگر رفتارهای خشونت آمیز از آنان سرمیزند. حتی شیرین و مجنون که شخصیت هایی آرمانی اند به بدن خود خشونت روامی دارند. یکی خودکشیمیکند و دیگری خودآزار است. بهرام گور و اسکندر که در ذهنیت نظامی پادشاهانی آرمانی اند گاه با قساوت عمل می نمایند و فرمان های خشونت آمیز صادر می کنند. نقد منصفانه، نصیحت، مذاکره و دیپلماسی، احترام به کرامت انسانی، پاسداشت طبیعت و حیوانات، پرهیز از خشم، احترام به ادیان و مذاهب دیگر و مراقبت حاکمان از اعمال زیردستان خود از جمله راهکارهایی است که نظامی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برای جلوگیری از اشاعه خشونت به مخاطبان پیشنهاد می کند.
خلاصه ماشینی:
نقد منصفانه، نصیحت، مذاکره و دیپلماسی، احترام به کرامت انسانی، پاسداشت طبیعت و حیوانات، پرهیز از خشم، احترام به ادیان و مذاهب دیگر و مراقبت حاکمان از اعمال زیردستان خود از جمله راهکارهایی است که نظامی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برای جلوگیری از اشاعه خشونت به مخاطبان پیشنهاد میکند.
» (شمیسا، 1391: 127) در آثار نظامی به طرح ساده، ابتدایی و البته عبارتپردازانه بسیاری از اندیشههای عرفانی برمیخوریم که بعدتر از زبان امثال عطار و مولانا با شرح و تقسیر فراوان و با جوش و خروش بسیار تکرار میشود؛ یکی از آن اندیشهها همین دعوت به مهرورزی و پرهیز از کینه و خشونت است: سایه خورشیدسواران طلب دردستانی کن و درماندهی گرم شو از مهر و ز کین سرد باش رنج خود و راحت یاران طلبتات رسانند به فرماندهیچون مه و خورشید جوانمرد باش (نظامی، 1378: 83) در مقاله «خشونت علیه زنان در آثار محمود دولتآبادی» از منظری فمنیستی، شکل پنهان و آشکار خشونت با منشأهای متفاوت بررسی شده است.
(نظامی، 1376: 239) اما برخلاف این دعوت به مدارا شیرین در موضعی دیگر روحیه رواداری را در خود میکشد و به سبب رشکی که از مریم - دختر قیصر روم و همسر رسمی خسرو- در دل دارد با سنگدلی تمام زهری کاری را به او میخوراند و به این ترتیب با دسیسهای ناجوانمردانه رقیب عشقیاش را از میان برمیدارد: چنان افتاد تقدیر الهی چنین گویند شیرین تلخ زهری وگر می راست خواهی بگذر از زهر چو شیرین را خبر دادند ازین کار به نوعی شادمان گشت از هلاکش که بر مریم سر آمد پادشاهیبه خوردش داد از آن کو خورد بهریبه زهرآلود همت بردش از دهرهمش گل در حساب افتاد هم خارکه رست از رشک بردن جان پاکش (همان: 156) حمیدیان در این باره مینویسد: «نظامی حتی گاهی به جای بیان دقیق انگیزههای واقعی و مشخص قهرمان، سعی در تأویل آنها دارد؛ به نحوی که هیچ مغایرتی با روح مطلقسازی وی نداشته باشد.