چکیده:
یکی از مسائل مهم در حوزۀ تحقیقات دینی، تبیین ماهیت و کیفیت رابطۀ انسان و خداست، بهویژه که در بسیاری از ادیان، سعادت نهایی انسان در گرو برقراری ارتباط صحیح با خداوند دانسته میشود. در این زمینه، آیین زرتشتی با رویکرد خاصی که به خدا، نظم عالم، جایگاه هستیشناختی انسان و اخلاقیات دارد، دیدگاه پیچیدهای در این خصوص دارد و به جوانب مختلفی دربارۀ رابطۀ انسان و خدا پرداخته است. این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل رابطۀ بین انسان و اهورهمزدا و با تأکید بر متون اوستایی و پهلوی در صدد پاسخگویی به چیستی و چگونگی این رابطه است. از این جنبه، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با مطالعۀ کتابخانهای سامان یافته است. با توجه به یافتههای پژوهش، میتوان گفت که در آموزههای زرتشتی، مهمترین نوع رابطۀ بین انسان و خدا، رابطۀ وجودشناختی و تکوینی محسوب میشود. در بستر چنین رابطهای است که انسان باید نسبت معرفتی خود با خدا را قوام بخشد و در چارچوب دیانت زرتشتی، پرستش خداوند و زیستن بر طبق قواعد راستین دین را سرلوحۀ زندگی خود قرار دهد تا بتواند آنگونه نسبتی را با خداوند برقرار کند که هم مؤید اَشه/aŝa (نظم راستین و اهورایی عالم) هم سبب زوال اهریمن و هم موجب سعادت اخروی فرد مؤمن باشد. بنابراین، میتوان گفت که در آموزههای آیین زرتشتی آنگونه که در متون اوستایی و پهلوی ظهور و بروز یافته است، رابطۀ تشریعی و سعادتشناختی/ فرجامشناختی انسان با خدا، در ذیل رابطۀ وجودشناختی/ تکوینی معنا پیدا میکند.
خلاصه ماشینی:
اما مسئلۀ مهم اين بـوده کـه رابطـۀ بين انسان و اهوره مزدا چگونه رابطه اي است ؟ آيا معرفت و شناخت انسان از خـويش و از اهوره مزدا در جهان هستي تأثيرگذار خواهد بود؟ امشاسپندان و ايـزدان در ايـن رابطـه چـه جايگاهي دارند؟ نقش انسـان و خـرد او و انتخـاب او در جـدال اهـوره مـزدا بـا اهـريمن چيست ؟ به نظر ميرسد که آموزه هاي زرتشت در اين زمينۀ رويکردي ترکيبي و چندبعـدي را دنبال ميکند، به اين معنا که هم به نسبت هستيشناختي نظر دارد و هم به بعـد نيايشـي، اخلاقي و معرفتي ميپردازد.
عـلاوه بـر اينکه زرتشت در راه شناسايي اهوره مزدا و آيين اهورايي اهتمام مي ورزد، پيـروان ديـن اهـورايي نيز بايد براي شناسايي اين دين گام هايي را بردارند، چرا که در آيين زرتشت انسان جزو برتـرين آفريده ها مطرح مي شود که داراي عقل ، اختيار و حق انتخـاب اسـت و آيـين زرتشـت نيـز ايـن ويژگي را دارد که شخص خود انتخاب کند که پيـرو راسـتي يـا بـدي باشـد (آموزگـار، ١٣٧٠: ١٢٠).
در نهايت انتظار اهوره مزدا از انسان ، شناخت اهوره مـزدا و انتخـاب نيکـي اسـت و اينکـه انسان خدايي و فرمانروايي دنياي مادي و مينوي را از آن اهوره مزدا بداند، امشاسـپندان و ايـزدان را ستايش کند و آنها را بزرگ بدارد، چنانکه در متن اندرزي اوشنر دانا آمده است کـه : «و بدانـد که رهبري مينو و گيتي از او پيدا شود و با مردمان اندر ستايندگي و سـپاس بـيشـمار کـه انـدر هرمزد خداي و امشاسپندان و هرويسپ مينوان نيک بايد کوشا بودن ، چه همچون که ما برتـرين آفريده هستيم ، نخست چيز که به آن رود اين داد (قـانون ) کـه مـا بـه هماونـدي (نيرومنـدي) و بزرگي و پيروزگـري هرمـزد خـداي و امشاسـپندان و پيروزگـري و نيرومنـدي کـه انـدر ديـن مزديسنان آگاه بودن ، چه اگر من بيگمانم کـه دادار هرمـزد آفريـدگان و آفريننـدة مينـو و گيتـي است » (ميرزاي ناظر، ١٣٧٣: ٤٥).