چکیده:
در شعر فارسی هیچ شاعری در شرح و تعبیر مضامین حکمی و عرفانی به اندازة مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی (604 - 672 هـ. ق) از اوزان و ظرفیتهای گوناگون موسیقی بهره برنگرفته است و هیچ سخنوری به اندازة مولانا پای موسیقی را در مضامین گوناگون شعر در میان نکشیده و در تبیین مباحث عرفانی و حکمی چنگ در چنگِ موسیقی نداشته است و در حدّ مولانا از اصطلاحات موسیقایی و نام موسیقیدانان و نیز نام سازها اعم از بادی و ضربی در بیان حقایق عرفانی مایه برنگرفته و در استفاده از افاعیل عروضی و اوزان دوری و اوزان مختلف در یک غزل و جادوی مجاورت حروف و کلمات و انگیزش معانی مختلف در اصطلاحات عرفانی بهره نیافته است، حتّی در عرفان عاشقانه، هیچ شاعری در بیان آداب عبادات و سیر و سلوک که از تعلیمات متداول صوفیه است به اندازة جلال الدین دست در گردن عروس دلربای موسیقی نداشته و در استفاده از کتب و رسایل عرفا و معارف مأثوره از بزرگان این سلسله مانند او منشأ هدایت طالبان طریقت و شریعت و حقیقت نبوده است.
خلاصه ماشینی:
(ديوان کبير: ١٣٣٦: ١٨٤) جلال الدين در دو بيت پس از آن سير خلقت را تلميحي منبعث از آيات «بيّنات » سُوَر مختلف قرآن کريم دانسته ، از جمله سورة وافي هدايه (حج ) که حق تعالي در خطاب به انسان مي فرمايد: «يا اّيها الناسُِ ان کُنتم في ريبٍِ منَ البَعثَِ فاّنا خلقناکُمِ منُ تراب ٍ،ُ ثمَِ منُ نطفَۀٍ،ُ ثمَِّ من عَلَقَۀ،ُ ثمَِّ من مُضغَۀٍ» (حج /٥) رباب را معني آراي بيان مباحث عرفاني قرار داده ، مي فرمايد: اي مســافـر دل مـنه بر منزلــي که شوي خسـته به گــاه اجـتذاب زان که از بسيـــار منزل رفته اي تو زُ نطفه تا به هنگـــام شبـــاب (همان مأخذ) اين که مي فرمايد به هنگام اجتذاب خسته خواهي شد و درخواهي ماند؛ چه از نطفه تا به هنگام شباب منازل بسياري طي کرده اي و بعد با تمثيلي معني دار مي فرمايد: ترک و رومي و عرب گر عاشق است همـزبان اوســت اين بانـگ صواب (همان مأخذ) مولانا در همه ي آثار خود بر اين نکته تأکيد دارد که در هر کار و عملي و يا در هر تصميمي راجع به هر موضوعي بايد سنخيت در ميان آيد و مناسبت .