چکیده:
اواخر قرن ششم و نیمهٔنخست قرن هفتم میلادی، یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین ادوار تاریخ خاورمیانه بشمار میرود. روابط میان دو دولت ساسانی و بیزانس بیش از هر زمانی در برههٔتاریخی بر سرنوشت همدیگر تاثیر نهاد و نوع تعامل این دو دولت در این زمان زمینه را برای گسترش اعراب تازه مسلمان مهیا نمود. روابط میان دولت ساسانی و بیزانس در عهد سلطنت خسرو دوم را میتوان به دو مرحله تقسیم نمود. مرحلهٔنخست از بر تخت نشینی خسرو تا مرگ امپراتور موریس در سال206میلادی. در این دوران سیاستهای خارجهٔٔدو طرف از طریق دیپلماسی به پیش برده میشد و دولت با یکدیگر پیمان اتحاد داشتند. مرحلهٔدوم از قیام فوکاس در بیزانس تا مرگ خسرو در سال266میلادی. در این مرحله "جنگ"به ابزاری برای پیشبرد سیاستهای پادشاه ساسانی در قبال رومیان تبدیل گشت. هدف از نگارش این مقاله شرح تاریخ سیاسی این دوران نیست بلکه این نوشتار قصد دارد به طرح این سوال که اوضاع داخلی دولت ساسانی در عهد خسرو دوم چه نقشی در استراتژی این پادشاه در قبال همسایهٔغربی خویش داشته است؟ به بررسی دو ابزار در پیشبرد سیاست خارجی او یعنی"دیپلماسی"و سپس "جنگ"بپردازد. در این پژوهش دادههای بدست آمده از منابع تاریخی مکتوب در قالب نظریهٔجنگ کلاوزویتس که که از مهمترین نظریه های مطرح شده در باب"جنگ"در دوران مدرن است مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است
خلاصه ماشینی:
هدف از نگارش این مقاله شرح تاریخ سیاسی این دوران نیست بلکه این نوشتار قصد دارد به طرح این سؤال که اوضاع داخلی دولت ساسانی در عهد خسرو دوم چه نقشی در استراتژی این پادشاه در قبال همسایۀ غربی خویش داشته است ؟ به بررسی دو ابزار در پیش برد سیاست خارجی او یعنی "دیپلماسی" و سپس "جنگ " بپردازد.
واژگان کلیدی: ساسانیان ، خسرو دوم ، موریس ، بهرام چوبین ، دیپلماسی، جنگ مقدمه نگارش تاریخ ایران در زمان ساسانیان بدون توجه به روابط این دولت و همسایۀ غربیاش ، یعنی امپراطوری روم (بعدها بیزانس ) امری غیر ممکن است .
بر این اساس و با استفاده از این تعاریف واضح است که "دیپلماسی" و "جنگ " هر کدام در جای خود و بنابر شرایط دو ابزار اساسی خسرو دوم در پیش برد سیاست خارجی او بوده است .
این نوشتار بر پایۀ این سؤال اصلی استوار است که عوامل و ریشه های برگزیدن هر کدام از این ابزارها از سوی خسرو دوم چه بوده است ؟ آیا آنگونه که از منابع کهن تاریخی برداشت میشود باید خسرو دوم را تنها یک دوستدار امپراطور مقتول بیزانس ، موریس ، دانست که برای خونخواهی او جنگ با رومیان را آغاز نمود؟ فرضیۀ این مقاله بر آن است که با تحلیل اخبار ضبط شده در منابع تاریخی پیرامون حوادث این دوران در قالب نظریات مدرن میتوان انگیزه ها و ریشه های "دیپلماسی" و "جنگ " خسرو دوم در قبال رومیان را در شرایط نابسامان داخلی دولت ساسانی جست وجو نمود.