چکیده:
زمینه: مدیریت کیفیت فراگیر یک دیدگاه فلسفی مدیریت است که رویکرد بسیاری از سازمان های فعلی را به دلیل اثربخشی و کارآمد بودن اصول و سیاست های مدیریتی به خود متوجه کرده است و در مبنای ارزشی خود، با این نگرش که انسان ها در هر لحظه زندگی درگیر ارزش-های موجود در سازمان های مختلف آموزشی، صنعتی و غیره هستند، نگاهی نو به سازمان های آموزشی دارد. پژوهش حاضر، تحلیل مبنای ارزشی این دیدگاه و به دنبال پاسخگوئی علمی و منطقی به سوالات زیر است: پیش فرضهای ارزش شناختی نظریه مدیریت کیفیت فراگیر کدامند؟ ارزش در مدیریت آموزشی مبتنی بر مدیریت کیفیت فراگیر چگونه ترسیم می شود؟ وجه اشتراک و نقطه افتراق بین مدیریت آموزشی مبتنی بر مدیریت کیفیت فراگیر و نظریه های سنتی مدیریت کدام است؟
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این فرهنگ، ارزش ها متغیرهای سطحی و ظاهری نیستند و اهتمام به ارزش های اخلاقی و پای بندی به آن ها در سازمان یکی از پدیده های مهم محسوب می شود. انسان ها نمادها را به وجود می آورند و همراه نمادهای فردی، سیستم ارزش ها پدید می آید. کیفیت در این نظریه مدیریتی، ارزشی بنیادی است که با آموزش کارکنان و نگرش انسان گرایانه به مخاطبان و مشتریان عجین شده است. توجه شایسته به جایگاه واقعی نیروی انسانی که تنها محور هر فعالیتی است، رمز موفقیت و مزیت برتری سازمان ها است. ارزیابی از خود و خودکنترلی، ارزشی بنیادی در سازمان های مبتنی بر مدیریت کیفیت فراگیر محسوب می شود. نهادینه کردن اصول اخلاقی در فرهنگ سازمان از رویکردهای اصلی ارزش در این نظریه است که عملیاتی کردن آن در عملکرد ابعاد گوناگون سازمان، نقش تعیین کننده و رو به رشد دارد.