چکیده:
یکی از اصلیترین مباحث در حوزه حقوق عمومی بررسی جایگاه حاکمیت قانون در نظام حقوقی است. اهمیت این اصل در نظام حقوقی به نقشی بر میگردد که این اصل در تضمین حقوق و آزادیهای اساسی مردم دارد. میتوان مفهوم حاکمیت قانون را با حداقل مولفه تشکیل دهنده آن به معنای تبعیت تمام آحاد جامعه بخصوص زمامداران از قانون تعریف کرد. تئوری حاکمیت قانون درباره نحوه تصویب و محتوای قانون ساکت است و راه را برای نظرات گوناگون باز گذاشته است. بر این اساس هر نظام حقوقی بر اساس جهان بینی مورد قبول خود برداشت خاصی از حاکمیت قانون را به عنوان برداشت غالب پذیرفته است. یکی از مبانی اصل حاکمیت قانون برابری است. حال سوال اساسی این است که جایگاه اصل برابری در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی این نتیجه بدست آمد که برابری در نظام حقوقی ایران متاثر از جهانبینی اسلامی، در قالب تئوری کلی تر عدالت تفسیر و به رسمیت شناخته شده است. در نظام حقوقی ایران برابری به عنوان شرط لازم در شکل گیری نظام حقوقی مبتنی بر حاکمیت قانون دارای اعتبار است اما عدالت به عنوان شرط کافی مبنای حاکمیت قانون در نظام حقوقی ایران را تشکیل می دهد.
خلاصه ماشینی:
ir ***دانشیار گروه حقوق ، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان ، ایران مقدمه در برخی از برداشت ها از حاکمیت قانون ، عدالت به عنوان یکی از مبـانی حاکمیـت قانون مورد توجه واقع شده است بر این اساس صرف مطابقت رفتار مردم و حاکمـان از قوانین برای شکل گیری نظام مبتنی بر حاکمیـت قـانون کفایـت نمـیکنـد و لازم اسـت محتوای قانون نیز از ویژگیهایی خاص برخوردار باشد یکی از این شاخصه هـا عادلانـه بودن محتوای قانون است .
حال سوال اساسی این است که آیـا مـیتـوان عـدالت را بـه عنوان یکی از مبانی حاکمیت قانون در نظام حقوقی ایران در نظـر گرفـت ؟ عـدالت در نظام حقوقی ایران چگونه تعریف میشود و عادلانه بودن در این نظام حقـوقی بـه چـه معناست ؟ برای پاسخ به ایـن سـوالات لازم اسـت ضـمن بررسـی جایگـاه عـدالت در برداشت های مختلف نسبت به حاکمیت قانون ، نظریه غالب و به رسمیت شـناخته شـده عدالت در نظام حقوقی ایران بررسی و جایگاه آن در تئوری حاکمیـت قـانون تحلیـل و بررسی شود.
عدالت در اندیشه اسلامی و سکولار سوال اساسی که مطرح میشود این است که هر نظام حقوقی و سیاسی براساس چه معیاری میان برخی از گروه ها و اشخاص تمایز قائل میشـود و بـرای برخـی امتیـازات بیشتری در نظرگرفته و برخی را از حقوق و امتیازات محروم میسازد؟ اگـر در اجتمـاع هر چیز به جای خود قرار گیرد، یا به هرکس آنچه سزاوار اسـت داده شـود و مسـاوات رعایت گردد، یا از منافعی حمایت شود که بیشتر قابل احترام اسـت ، عـدالت حکمفرمـا خواهد شد ولی مسئله این است که ، هر کس در اجتماع چه جایگاهی دارد و منافع قابل احترام تر کدام است ؟ مرجع تشخیص این استحقاق ها کیست و براسـاس چـه ظابطـه ای عدالت در اجتماع توزیع میشود.