چکیده:
بازشناسی باورهای مهدوی زیدیان در قرن سوم هجری موضوعی است که نوشتار پیشرو بدان میپردازد و نویسنده بر آن است تا مهمترین ویژگیهای اندیشه مهدویت را در میان زیدیه در این بازه زمانی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. چنانکه مهدیباوری در این دوره، از کارکردهای ویژهای در قیامهای زیدی و بارور شدن برخی از مفاهیم کلیدی در حوزه مهدویت برخوردار بوده است. بهنظر میرسد با ظهور شخصیتهایی همچون محمد بن قاسم (م219 ق) و یحیی بن عمر (م 250 ق) اندیشه مهدویت در میان زیدیه دوران جدیدی را تجربه کرد که باور به غیبت آنهم در بازهای طولانی و همچنین توجه ویژه به علائمالظهور را میتوان از خصوصیات بارز آن دانست. بنابراین نوشتار پیشرو با استفاده از منابع معتبر گوناگون و ارائه تحلیلهای مستند تلاش میکند تصویری از مولفههای مهدیباوری زیدیان در قرن سوم را بهدست دهد. چنانکه تعامل زیدیان با دیگر گروههای موعودگرا میتواند موضوعات تحقیقات ارزشمند دیگر باشد.
خلاصه ماشینی:
در گستره زماني نيز تلاش شده است كه كمتر به رخدادهاي پيشيني و يا باورهاي پسيني پرداخته شود، اما با توجه به آنكه طليعههاي نخستين انديشه مهدويت در زيديه همزمان با قيام زيد هويدا گشت، لذا مروري گذرا بر سرگذشت اين فكر قبل از آغاز بحث ضروري خواهد بود.
در انتهاي اين بخش، گفتني است كه قرن سوم را ميتوان بستري براي رخدادهاي جديد در باورهاي مهدوي زيديان تلقي نمود؛ بدينمعنا كه با افول مهديباوري در زيديه با شهادت نفس زكيه، كمتر نشاني از مهدويت را ميتوان از ميانه قرن دوم به بعد، در باورهاي زيديان رديابي كرد و اگر از اعتقاد گروهي به غيبت نفس زكيه عبور كنيم، شايد بتوان تنها به گفتار كوتاهي از محمد ديباج (م 203 ق) در اميد به مهدي بودن خود اشاره كرد.
نتيجه آنكه اولاً مهدويت در ميان زيديان روند نزولي خود را آغاز كرده است و خبري از جزئيات فراوان در باب مهدي كه در دوره نفس زكيه مطرح شد، به چشم نميخورد و تنها اعتقاد به غيبت آنهم براي بازهاي طولاني جلبتوجه ميكند كه ريشه در مرگ مخفي محمد بن قاسم دارد؛ موضوعي كه براي هيچيك از نامزدهاي مهدوي قبل از او و حتي براي يحيي كه پس از وي، بهعنوان مهديِ برخي از زيدان مطرح شد، سابقه ندارد.
پيش از بررسي باور زيديان پس از اين مراحل كه تا امروز نيز تداوم دارد، به دو نكته درمورد اين مقطع از مهديباوري زيديه اشاره ميشود: نخست توجه جدي به نشانههاي ظهور است كه تكيهگاه اصلي براي مهدويت رهبر قيام كوفه بود و برخلاف زمان نفس زكيه، شواهد بسيار اندكي از اهتمام به شخص مهدي ديده ميشود.