چکیده:
اکثر قریب به اتفاق جوامع بشری همواره به دنبال کسب عدالت بودهاند اما تعداد معدودی توانستند به این گوهر نایاب دست یازند. جمله مشهوری است که میگوید ; اگر بیعدالتی قانون شود، تمرد و طغیان وظیفه میشود&;. از آنجایی که تاکنون هیچ نوشته مدونی به زبان فارسی درباره ویجیلانتیسم نگاشته نگشته است، میتوان عنوان نمود که این نوشتار برای اولین بار در چارچوب آکادمیک دقیقا به همین بحث میپردازد که در زمان و زمانهای که دستگاههای اداری، قضایی و حکومتی از برقراری عدالت ناتوان هستند و یا ارادهای به این امر ندارند، چگونه ویجیلانتها و ویجیلانتیسم میتوانند به برقراری دوباره عدالت و مبارزه با هر نوع بیعدالتی برخیزند.
خلاصه ماشینی:
برخي را نمي تـوان در محـاکم رسـمي مطرح نمود و مجازات کرد به دليل اينکه قانوني براي آن وجود ندارد و جرم انگاري نگشته است و برخي ديگر نيز به دليل شرايط خاص خود، اين بي عدالتي ها را تحمل مي نماينـد و دم برنمي آورند چراکه شرايط به گونه اي است که در انتخاب بين بد و بدتر، عقلايي اسـت که بد را انتخاب کنند اما آيا اين به معني عـدالت اسـت ؟ هـزاران زن بـه دليـل مشـکلات خانوادگي و عديده مي بايد دست به کارهايي بزنند که خوشايند هيچ انساني با وجدان دادگر نيست ، هزاران کودک در جاي جاي جهان شاهد تجاوز به مادرشـان بـوده انـد، هـزاران زن بوسيله شوهران خود به بردگي جنسي و فحشا مجبـور گشـته انـد، هـزاران زن بـه وسـيله کارفرمايان در کارخانه ها و يا توليدي ها مورد سوء استفاده جنسي نيز قرار گرفته اند و قـس علي هذا اما دم نزدند چراکه شرايط ايجاب کرده و مي کند که به اينگونه موارد تن در بدهند تا بتوانند امورات خويش و کودکان خردسال خود را بگذرانند بدين علت که بيرون از ايـن فضا فرصتي نخواهند داشت .
به طور مثال اگر فردي از کوچه اي در حال عبور است و در اين حال سارقي به او حمله کند و او سارق را مورد ضـرب و شـتم قـرار دهـد و بـه اصطلاح از خود دفاع کند نيز بر حسب برخي تعـاريف نـوعي ويجيلانتيسـم بـه حسـاب مي آيد اما در اين نوشتار ( و همچنين بسياري تعاريف ديگر)، اين عمـل را نمـي تـوانيم بـه مثابه ويجيلانتيسم به حساب آوريم چراکه اين عمل داوطلبانه نيست و فرد به جبر در ايـن شرايط قرار گرفته است و به هيچ عنوان براي اين شرايط برنامه ريزي انجام نداده بوده است ضمن اينکه عملي سازمان دهي شده توسط سازمان و تحت نظـارت آن نيـز نبـوده اسـت .