چکیده:
تقابل نوعی رابطه واژگانی- معنایی است که در قالب آن دو واژه که از بسیاری جهات مشابه هستند به معانی کاملاً متضاد اشاره میکنند. در بررسی توزیع دو واژه متقابل موضوع توالی آنها («الف» «ب» یا «ب» «الف») مطرح میشود. مطالعات انگشتشمار پیشین و مشاهدات نگارندگان در پیکره شفاهی و نوشتاری حاکی از آن است که توالی متقابلها در اغلب موارد تابع نظمی پنهان است. جونز (2002) کوشیده است نظم مذکور را در قالب هفت اصل تبیین کند. اصول مورد نظر شامل اشتقاق ساختواژی، مثبت بودن، بزرگی، ترتیب وقوع رویدادها، جنسیت، واجشناسی و اصطلاحگرایی است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی توالی جفتواژههای متقابل در توالی اولویتدار زبان فارسی مبتنی بر دادههای پیکرهای محقق ساخته و بررسی آن در چارچوب اصول هفتگانه جونز (2002) است. نمونههای مورد استفاده در مطالعه حاضر شامل 4000 جمله دارای جفتواژههای متقابل است که گونههای نوشتاری و گفتاری زبان فارسی دهههای 40 تا 90 شمسی اعم از متون داستانی، مطبوعاتی، رادیویی، تلویزیونی و فضای مجازی را در برمیگیرد. تنوع موضوعی متون و توجه به سیر تاریخی آنها در طول شش دهه به نگارندگان کمک میکند تا با پیکرهای متوازن و طبیعی سروکار داشته باشند و در صورت نیاز با رویکردی تاریخی و درزمانی به تحولات زبانی بپردازند. از منظر مقوله واژگانی، در تشکیل جفتواژههای متقابل، مقوله اسم بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است و مقولات فعل، صفت، قید و ضمیر در رتبههای بعدی جای میگیرند. نتایج تحقیق نشان میدهد که بر اساس چارچوب نظری جونز حدود نیمی از جفتواژههای مورد مطالعه قابل تبیین با اصول هفتگانه هستند و اصولی همچون اصطلاحگرایی، واجشناسی، مثبت بودن و اشتقاق ساختواژی تأثیر بیشتری دارند و در مواردی تفاوتهای فرهنگی و بافتی دلیل نقض برخی از اصول هستند. همچنین مشخص شد که الگوی متداول در توالی جفتواژههای متقابل الگویی است که عضو بینشان بر عضو نشاندار پیشی میگیرد. این امر با یافتههای محققان در خصوص نشانداری سازگار است.
خلاصه ماشینی:
نتایج تحقیق نشان میدهد که بر اساس چارچوب نظری جونز حدود نیمی از جفت واژه های مورد مطالعه قابل تبیین با اصول هفتگانه هستند و اصولی همچون اصطلاح گرایی، واج شناسی، مثبت بودن و اشتقاق ساختواژی تأثیر بیشتری دارند و در مواردی تفاوت های فرهنگی و بافتی دلیل نقض برخی از اصول هستند.
از آنجایی که برخی زبان شناسان ، عدم تقارن های توزیعی در روابط متقابل را به مفهوم نشان داری ١ نسبت میدهند (وندلر١٩٦٣،٢؛ گیوون ١٩٧٠،٣؛ لیونگ ٤، ١٩٧٤؛ لهرر٥، ١٩٨٥؛ هندکی ٦، ١٩٩٥)، کشف این نکته که آیا معیارهای استاندارد نشان دار به بافت های متقابل به کاربرد واقعی زبان مربوط هستند یا خیر از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود؛ بنابراین در این مقاله پس از بررسی توالی در جفت واژه های متقابل به سؤالات زیر پاسخ میدهیم : ١- از میان جفت واژه های مطالعه شده پیکرٔە حاضر چه تعداد از اصول هفتگانه جونز (٢٠٠٢) پیروی میکنند؟ ٢- در میان جفت واژه های متقابل (الف /ب ) کدام توالی (الف /ب ) یا (ب /الف ) پربسامدتر است ؟ ٣- توالیهای جفت واژه های فارسی با توجه به اصول هفتگانه مطرح در انگاره نظری جونز چگونه تبیین میشوند؟ ٤- بر اساس مفهوم نشان داری توالیهای جفت واژه های فارسی بررسی شده چگونه تبیین میشوند؟ ٢- پیشینۀ تحقیق از دهۀ ١٩٣٠، مفهوم نشان داری در تحقیقات زبانشناسی به کار برده شده است ، یعنی زمانی که تروبتسکوی ٧ و یاکوبسن ٨ برای اولین بار آن را تعریف کردند.
Word Frequencies in Written and Spoken English Based on the British National Corpus.