چکیده:
زندگی زوجین نابینا و کمبینا دارای نیازها، دغدغهها و مشکلات خاصی است. هدف از این پژوهش، تبیین و کاوش کلیه جنبههای تجارب زیسته زوجین نابینا / کمبینا بود. روش برای این منظور از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه زوجهایی بودند که هر دو نابینا یا کمبینا بوده و در انجمن توانبخشی یزد ثبتنام کرده و دارای فرزند بودند و بیش از 1 سال از ازدواج آنها سپری شده بود. پس از انجام مصاحبه با 24 نفر، محققان به اشباع رسیدند و مطلب جدیدی بدست نیامد. دادههای این مطالعه کیفی به روش 7 مرحلهای کلایزی مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها با بررسی دقیق، متن کل مصاحبهها به 321 کد مجزا تقسیمبندی شد. با بررسی مجدد کدها، 40 زیرمفهوم استخراج شد. این زیرمفهومها در 7 مفهوم نهایی جای داده شدند. این مفاهیم عبارتند از: 1- «پیروی از دستورات دین و حضور خدا در زندگی»؛ 2- «توانمند بودن فرد نابینا و توانایی حل مشکلات»؛ 3- «زندگی عادی افراد نابینا»؛ 4- «نگرانی از برخورد ناصحیح جامعه»؛ 5- «اعتماد به نفس پایین ناشی از محدودیتهای نابینایی / کمبینایی»؛ 6- «فرهنگ و دیدگاه نامناسب مردمی و برنامهریزی» و 7- «واقع نگری افراد نابینا / کمبینا». نتیجهگیری جامعه افراد نابینا / کمبینا از زندگی همانند سایر اقشار جامعه برخوردارند. این طیف از افراد شیوههای همسرداری و فرزندپروری همانند افراد بینا دارند. البته به دلیل عدم برخورداری از توانایی دید، دچار مشکلات و محدودیتهایی نیز میباشند که باید از سایر تواناییهای خود بهرهگیری نمایند. از جمله این توانایی ها میتوان به بیان احساسات به صورت زبانی و مراقبت بیش از اندازه از خانواده اشاره نمود. فرزندپروری نیز به
صورت کمک گرفتن از سایر افراد بینای خانواده بروز مییابد. همچنین ناآگاهی مردم عادی و مسئولین،
سبب بروز مشکلاتی برای نابینایان / کمبینایان میشود. با استفاده از یافتههای این پژوهش افراد میتوانند به شناخت بیشتری از نابینایان دست یابند.
خلاصه ماشینی:
با بررسی پژوهش هایی که در مورد زندگی نابینایان انجام گرفته است ، مشاهده شد که این پژوهش ها تنها جنبه های محدودی از زندگی افراد نابینا را کاوش کرده و عمدتا به بیان تفاوت های موجود میان افراد نابینا و بینا پرداخته اند (نظیر پژوهش بیابانگرد (١٣٨٤) که نشان داد مهارت های اجتماعی دانش آموزان بینا بهتر از دانش آموزان نابینا است و نیز پژوهش ساجدی (١٣٨٨) که بیان کرد آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینا تأثیر مثبت و معنادار دارد).
از معدود پژوهش هایی که به زندگی نابینایان پرداخته ، تحقیق شهباززادگان ، بهبودیمقدم ، غیاثوندیان ، شمشیری، مظفری و محمدی (١٣٩٧) میباشد که بصورت تحقیقی کیفی بر روی مادران نابینا انجام شده و نتایج تحقیق آنان به این صورت بوده که درک مادران نابینا از خودشان به صورت به حاشیه رانده شدن بوده و آنها از احساس شرمساری، اجبار در تنهایی و عدم حمایت رنج میبرند.
مفاهیم "سبک زندگی افراد نابینا / کم بینا" و نیز "برخورد جامعه با نابینایان / کم بینایان " در جدول ٣ و به همراه نمونه هایی از اظهارات افراد مورد مصاحبه ارائه شده اند.
عسکری، شفارودی، کمالی و خلف بیگی (١٣٩٠) نیز به این نتیجه رسیدند که مضمون هایی نظیر موانع شهری، کمک گرفتن از دیگران و نگرش های سایرین در زندگی افراد نابینا وجود دارد که با یافته های این تحقیق همسو میباشد.
L. (1999), “Attitude and Policies on Blindness/Visual Impairment and Braille Literacy”, written in Disability & Public Policy class at Suffolk University Graduate School of Management, available at: http://www.