چکیده:
تمایل مضاعف به زیبایی به عنوان یکی از غرایز طبیعی بشر (به ویژه در زنان)، گاهی با انحراف از این حس فطری، همراه است و نمونه آن در افزایش روزافزون جراحی¬های زیبایی مشهود است. با توجه به احساس نیاز جامعه به بحث زیبایی¬شناسی و اقبال عمومی و حتی برخی متشرعین به انجام جراحی زیبایی، صرف¬نظر از مسائل فرهنگی- اجتماعی مطرح، پرداختن به این موضوع از جنبه فقهی-حقوقی ضرورت دارد. در مجموع، بررسی منابع موجود در این زمینه در صورت وجود غرض عقلایی جراحی، حکم جواز را بیان می-کنند؛ اما کنکاش در آثار فقهی مترتب بر این نوع از جراحی¬ها، از جمله تغییر مقدمات معمول برای عبادات، مانند غسل و وضو و نیز حرمت جراحی به سبب برخی مقارنات حرام، همچون لمس در موارد غیر ضروری و نگاه حرام و تدلیس و نیز آثار حقوقی ضمان پزشک جراح -در صورت اهمال یا نداشتن مهارت لازم- و یا عدم دستیابی به نتیجه مطلوب، گستره اقدام به جراحی زیبایی را ضابطه¬مند و گاه محدودتر می¬کند.