چکیده:
شناسایی نحوۀ استفاده از انواع سازوکار دفاعی بهویژه در سیاستمداران میتواند بخشی از رفتار سیاسی آنها در گذشته یا حال را برای ما آشکار کند. همۀ افراد در زندگی روزمره بهویژه موقعیتهای حساس از سازوکارهای دفاعی استفاده میکنند، سیاستمداران نیز از این وضعیت مستثنا نیستند؛ اما نحوۀ استفاده از سازوکارهای دفاعی متفاوت است. پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که چه پیوندی میان انواع سازوکار دفاع روانی و سیاست با تکیۀ بیشتر بر رفتار سیاستمداران مختلف وجود دارد و این سازوکارها در رفتارهای سیاسی و سیاستمداران چگونه میتواند ما را در شناسایی زوایای شخصیتی آنها کمک کند؟ فرضیۀ اصلی پژوهش حاضر این است که شناخت رفتار سیاسی سیاستمداران از طریق سازوکارهای دفاعی روانی، به شناسایی شخصیت آنها بسیار کمک میکند. سیاستمدارانی که از سازوکارهای دفاعی رشدنایافته و نوروتیک استفاده میکنند، خطرهای بیشتری را متوجه جامعۀ خود و جامعۀ بینالمللی میکنند. در مقابل سیاستمدارانی که از دفاعهای روانی رشدیافته استفاده میکنند، برای پستهای سیاسی، رفتار سیاسی اطمینانبخشتری خواهند داشت. اغلب سیاستمداران بهویژه در حکومتهای بسته از دفاعهای روانی رشدنایافته بهره میگیرند. به همین دلیل، تأثیراتی که این افراد بهصورت شخصی در رفتار جمعی میگذارند، در ساختار روان جمعی تا مدتها نهادینه میشود.
خلاصه ماشینی:
بعضي از سازوکارهاي دفاعي مهم به شرح زيرند: فرافکني ١(نسبت دادن ويژگيهاي شخصي خود به ديگري)، درون فکني ٢(برساختن تصويري از ديگري در ذهن خود)، توهم ٣، سرزنش فرافکنانه ٤ (تقصير را به گردن ديگري انداختن )، انکار٥ (اجتناب از آگاهي در مورد يک واقعه )، دونيم سازي ٦ (افراد را ذاتا پرخاشگر يا مهربان ديدن )، وارونه سازي ٧ (داشتن احساس متناقض ، مثلا عطوفت به خرج دهيد تا به شما زور نگويند)، نيست کردن ٨، جداسازي ٩ (ناخودآگاهي در مورد احساسات خود)، بيروني کردن ١٠، پرخاشگري خصمانه ١١(جهت پوشاندن احساسات ناخوشايند به جنگ متوسل شدن )، جابه جايي١٢ (تغيير جهت احساسات يکسويه از کسي به کسي ديگر)، نمادينه سازي ١٣، ادغام ، 14 دروغگويي ١٥(دفاعي حساب شده و آگاهانه است )، افسانه بافي ١٦ (دروغ پردازي ناخودآگاه جهت بالا بردن عزت نفس خود)، واپس زني ١٧ (فراموشي و پس زدن افکار)، توهم منفي ١٨ (نديدن موارد رنج آور)، بازگشت موقت زماني ١٩ (تمرکز بر رويدادهاي پي ن يش به دليل فکر نکردن به زمان حال )، سرکوب ٢٠ (سعي عمدي در فراموش کردن چ زيي)، همانندسازي ٢١ (عملکردي همانند قهرمان محبوب خود و همانندسازي با او که به انواعي تقسيم ميشود)، فريب پرخاشگر٢٢، والايش ٢٣ (تغيير کشش هاي غريزي به سمت رفتار اجتماعي قابل قبول ، قابل ستايش و تمجيد)، دليل تراشي ٢٤ (فرار از فکر مزاحم يا منطقي جلوه دادن آن براي فرار از اضطراب يا گناه ناشي از آن )، آرماني ساختن ٢٥ (به عرش رساندن ارزش خودي يک فرد)، 1.