چکیده:
سرایش شعر، زاییدة روح تلطیف یافتة شاعر است و از ضمیر ناخودآگاه او سرچشمه میگیرد. این آفرینش هنری، از دیرباز، در کام بشر شیرین آمد و به ستایش و تمجید آن پرداخت. از این پس، شاعر که خود را در اوج منزلت ادبی و هنری مییابد، مغرور میشود و خود نیز، سر تعظیم بر آستان هنرش فرود میآورد و زانوی خاکساری بر درگاهش میساید و زبان به تسبیح و تعظیم اشعار خویش میگشاید. از آنجا که جلوههای این خودستایی شاعرانه در اشعار بارودی، از پیشگامان شعر معاصر عرب، نمود چشمگیری یافته است؛ این پژوهش میکوشد تا با روش توصیفی– تحلیلی، به واکاوی این پدیده و اسباب گرایش به آن در دیوان شاعر بپردازد و نمودهای هنری خودشیفتگی و جنبههای نوآوری آن را تشریح نماید. عوامل تأثیرگذار در خودشیفتگی بارودی را باید در تربیت و بلندپروازی شاعر، اشتغال او در منصب نظامی و پیشگامی کلاسیسم جستوجو کرد که نمودهای آن، در فخر به نوگرایی و احیای سنت شعر، مباهات به نیروی بیان و موهبت شعری و رجحان منزلت شعری خود بر دیگر شاعران تجلی یافته است.