چکیده:
در نگرش مردم، سازمانهای اطلاعاتی مسئول تامین امنیت جامعه هستند و اگر به این عمل موفق نشوند، رسالت خود را به انجام نرساندهاند. از منظر سازمانهای اطلاعاتی، این نگاه در عین اینکه میتواند صحیح باشد، اما بخشی از واقعیت را با خود همراه دارد. در سازمانهای اطلاعاتی این نگرش وجود دارد که چون نظام جمهوری اسلامی ایران، نظامی مردم پایه است، لذا تامین امنیت بدون مشارکت مردم ممکن نیست و برای نائلشدن به امنیت پایدار، مردم باید نقش فعالی ایفا نمایند. در نگاه حاکمیت (که در قوانین مختلف مندرج شده) هم مردم و هم سازمانهای اطلاعاتی در تامین امنیت نقش ویژهای بر عهده دارند، بخشی بهصورت غیرمستقیم و غیرنهادی و بخش دیگر بهصورت مستقیم و نهادی. رابطه اطلاعات و مردم طی چهل سال گذشته همواره با نوساناتی همراه بوده است، پرسش اصلی تحقیق عبارت است از اینکه: «الگوی مطلوب رابطه اطلاعات و مردم در جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟». برای نیل به پاسخ از ابزار مصاحبه، مطالعات کتابخانهای و اسنادی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده و با توجه به کیفیبودن دادهها، از شیوه تحلیل اجتهادی برای تجزیه دادهها، کشف و استنتاج پاسخ بهره برده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد فروکاست رابطه اطلاعات و مردم به بحث امنیت، رویکردی تقلیلگرایانه است که باعث محرومشدن نظام در بهرهمندی از ظرفیتهای مردمی میشود. با بررسی شکاف بین وضع موجود و وضع مطلوب و استنباط از گزارههای بهدستآمده، مولفههای رابطه اطلاعات و مردم استخراج و درنهایت الگوی مطلوب رابطه اطلاعات و مردم با محوریت عدالت اطلاعاتی ارائه شده است.