چکیده:
«دیگری» در زمرة دغدغههای اصلی باختین و آثار اوست. در این پژوهش، با هدف ارتقای کیفی آثار، ضمن واکاوی تلقی فلسفی باختین از دیگربودگی، به جستجوی حضور یا عدم حضور «دیگری» در رمانهای جنگ پرداختهایم و این آثار را به روش توصیفیـ تحلیلی مطالعه کردهایم. یافتهها نشان میدهد که رمانهای جنگ را از این منظر میتوان به سه دسته تقسیم کرد: 1ـ آثاری که «دیگری» به طور کمرنگ و غیرمستقیم مطرح شدهاست. 2ـ آثاری که «دیگری» نمونههای متعددی در میان شخصیتها دارد، اما سرانجام، تحت تاثیر صدای مولف قرار گرفتهاست و با قضاوت او محکوم شدهاست. 3ـ آثاری که «دیگری» علاوه بر حضور متنوع در قالب شخصیتها، جایگاهی برابر با مولف یافته، اثر را به سوی چندصدایی سوق دادهاست. در مقاله حاضر، سه اثر سفر به گرای 270 درجه، زمستان 62 و شطرنج با ماشین قیامت به عنوان مصادیق هر دسته تحلیل شدهاست.
خلاصه ماشینی:
برای پاسخگویی به این پرسش ، ابتـدا آرای بـاختین دربـارة حضـور «دیگری » در متن ، با نظر به دو مفهوم کلیدی او، یعنی گفتگوگرایی و چندصدایی، تشریح میشود و آنگاه بر اساس این مفـاهیم ، بـه مطالعـه و طبقـه بنـدی ٢٠ رمـان منتخـب جنـگ می پردازیم و سرانجام ، در هر گروه ، یک اثر را بـه عنـوان مصـداق تحلیـل مـیکنـیم و بـا جستجوی انواع مختلف دیگری ، در متن سه رمان سفر به گرای ٢٧٠ درجه ، زمسـتان ٦٢ و شطرنج با ماشین قیامت ، میکوشیم چشم اندازی تازه بـه روی آن بگشـاییم .
بر این اساس و با توجه به یافته های نگارندگان در مطالعۀ رمـان هـای جنـگ در ایـران ، به نظر میرسد این آثار را با توجه به حضور دیگری در اثر و جایگاه آن در ارتباط با سایر شخصیت ها میتوان در سه دستۀ زیر جای داد: الف ) رمان هایی که حضـور دیگـری در آن هـا بسـیار کمرنـگ و محـدود بـه حضـور دشمن عراقی است .
اگرچـه نویسـنده کوشیده است با گنجاندن خلق وخویهای مختلف در میان شخصیت های داستان ، به نـوعی تنوع ایجاد کند و روایت را از یکدستی و تخت بودن نجات دهد، اما به نظر مـیرسـد کـه در خلق دیگری به معنای باختینی آن ناموفق بوده اسـت ؛ چراکـه دیگـری در نظـر بـاختین ، شخصیتی با دیدگاه دیگر است که امکان شکل گیری مکالمه و گفتگو بـین دو دیـدگاه را در اثر فراهم میکند، در حالی که در این رمان ، همۀ شخصیت ها با هم همسـو هسـتند و بـا هدف مشترک و با اعتقادات مشابه نقش یکدیگر را تکمیل میکنند و داسـتان را بـه پـیش میبرند.