چکیده:
پساز پیروزی انقلاب اسلامی، گروههای سیاسی موسوم به لیبرالها، همچون جبهۀ ملی و تا حدودی نهضت آزادی به غربگرایی، ناسیونالیسم، و سکولاریسم معتقد بودند و تلقی خاصی از انقلاب و نظام برآمده از آن (جمهوری اسلامی) داشتند. بهتدریج این گروهها به با نظام جمهوری اسلامی پرداختند؛ در مقابل هم، خلخالی -از مسئولان ارشد نظام و از پیروان خط امام- در با این گروهها نقش ایفا کرد.
پرسش این پژوهش آن است که تقابل بین نیروهای خط امام با لیبرالها چرا شکل گرفت و نقش خلخالی در آن چه بود؟
در ادامه، به روش توصیفی–تحلیلی به این پرسش پاسخ داده خواهد شد.
فرضیۀ پژوهش این است که تقابل میان دو جریان خط امام و لیبرالها بهدلیل نوع جهانبینی آنها و تلقیشان از نقش دین در سیاست و ماهیت حکومت بوده است.
نتیجۀ بهدستآمده این است که علت تقابل این دو جریان، نوع جهانبینی و نگرش سیاسی بوده و خلخالی نقش بارزی در این تقابل ایفا کردهاست.
خلاصه ماشینی:
تاريخ دريافت :١٣٩٧/١٠/١١ | تاريخ پذيرش :١٣٩٨/٠١/٢١ مقدمه در ادبيات سياسي پس از انقلاب اسلامي ، اصطلاح ليبرال ها بيشتر براي اشاره به نهضت آزادي و مهندس بازرگان -شاخص ترين فرد اين گروه که رئيس دولت موقت هم بود- و نيز جبهۀ ملي به کار رفته است .
از اعضاي برجستۀ جريان خط امام ، شيخ صادق خلخالي ، حاکم شرع دادگاه هاي انقلاب ، بود که در تقابل با ليبرال ها نقش ايفا کرد؛ البته نوع برخورد خلخالي در اين زمينه بيشتر رسانه اي و در قالب مطبوعات بود و از موضع طرفداري از جمهوري اسلامي و مواضع امام خميني انجام مي شد.
در مقابل ، نيروهاي مذهبي «پيرو خط امام » در تقابل با گفتمان ليبرال ها بر کاريزماي 113 امام خميني ، انقلاب اسلامي و ١٥ خرداد تأکيد مي کردند و حتي دربارة ملي شدن نفت نيز نقشي فرعي براي دکتر مصدق قائل بودند؛ به ويژه خلخالي که در خاطرات خود هم ، چنين ديدگاهي را بازتاب مي دهد (خلخالي ، ١٣٧٩، صص ٤٥-٤٦).
آيت الله شريعتمداري نيز که به حمايت از مواضع بازرگان پرداخت ، معتقد بود که دادگاه هاي انقلاب بايد علني برگزار شود و به متهمان اجازة داشتن وکيل مدافع داده شود؛ ولي خلخالي با چنين موضوعي مخالفت کرده و در جواب اظهار داشته بود: «در دادگاه هاي انقلاب ، جايي براي وکلاي مدافع وجود ندارد چراکه آنان براي اتلاف وقت ، به بازگويي قوانين مي پردازند و اين امر حوصلۀ مردم را سر مي برد» (ميلاني ، محسن ، ١٣٨٣، ص ٢٧٢).