چکیده:
مقاله حاضر به تحلیل ادب مندی در متون تعلیمی نصیحۀ الملوک و کیمیای سعادت از امام محمد غزالی می پردازد. ادب یک پدیدۀ زبانی در تعاملات روزمره است و نشان از آن دارد که کاربران زبان چگونه از زبان برای مدیریت روابط بینافردی خود بهره می برند. ادبیات تعلیمی نیز ادبیاتی است که نیکبختی انسان را در بهبود منش های اخلاقی او می داند و همِّ خود را متوجه پرورش قوای روحی و تعلیم اخلاقی انسان می کند. در این مقاله با اتخاذ رویکرد زبان شناسی اجتماعی و روش تحلیل محتوا و اصول ادب براون و لوینسون (1987) سعی بر این است تا بازنمود ادب زبانی در متون تعلیمی مذکور نموده شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متون تعلیمی غزالی بیشتر بر کاربرد ادب مثبت تأکید دارد که بیانگر ترویج همدردی و همراهی در این متون است و بر مدیریت وجهه فرد دیگر استوار است و بنا به سخنی، مخاطب- محور است و بیشتر توصیهها به گوینده برای حفظ همدلی در ارتباط است. معیارهایی از قبیل راستگویی، سخن بجا و به موقع، دشنام ندادن، رازداری، پرهیز از غیبت، کم سخن گفتن، سخن نیکو، خاموشی، نوبتگیری، سخن با تفکر به ترتیب بالاترین میزان موارد تعلیم ادب را در این کتاب ها به خود اختصاص دادند. در نهایت می توان گفت مدل براون و لوینسون تنها مبتنی بر الگوی فردمحوری غربی است و با فرهنگ جمع گرای ایرانی که بر ارزشهای جمع و اجتماع تأکید می ورزد در برخی موارد ناسازگار است و نیز مفهوم سازی ادب، جهانی نبوده و خاص هر فرهنگ است، یعنی مفهوم ادب منحصر به هر فرهنگ خاص است و ارائه مدلی جهانی از ادب با ماهیت فرهنگ بنیاد ادب سازگار نیست.