خلاصه ماشینی:
حقیقت نمرده است منوچهر آتشی در شب تاریک و طولانی دیکتاتوری رژیم پیشین، که گلوی صدا را می بریدند و به سکوت و سازش جایزه می دادند، دلاورانی بودند که نام و قلمشان شکنندة طلسم ظلم و ظلمت بود و جان خود را بادبان کشتی شکسته تلاش های گاه گریزی می کردند که می توانست گواهی دهندة حضور حقیقت و نامیرائی واقعیت باشد.
به آذین، از این گونه دلاوران بود ـ و هست ـ او با ترجمه ها و تألیفات خود، در ظلمات سکون و سکوت و وحشت، هم هشدار می داد و هم بیدارباش می زد و هم اطمینان می بخشید.
اطمینان به اینکه: دروغ می گویند، حقیقت نمرده است و بیرق و شمشیر مبارزه را در هر حال و روزگاری و به هر تمهیدی می توان در اهتزاز نگاه داشت.
در این مختصر بر آن نیستم که به نقد و چند و چون آثار او بپردازیم و به نقاط ضعف و قوت کار او اشاره کنیم و ترازوی سنجش را بر تیرک لرزان وسواس بیاویزیم، کارهای او هر چه بود و هست و همیشه خواهد بود.
نویسنده و مترجمی متعهد و بی پروا را معرفی کرده و می کند که در جوامع بشری، نمونه های نادری از آنها می توان یافت.
من که خود را همیشه ارجگزار شهامت و استقامت و حوصلة وسيع او می دانم و خواهم دانست.
امید که همچنان قلمش در کار و عمرش دراز باشد.
ـ نقل از مجلة «پیام شمال»، سال پنجم، شمارة ۳۸ ـ ۳۷، آذر و دی ۱۳۸۱