چکیده:
انگیزه سیاسی به عنوان یک آسیب در فعالیت های علمی شناخته می شود؛ زیرا یا به پرده پوشی می انجامد یا به تحریف، تدلیس و وضع منتهی می گردد. این نوشتار حضور این انگیزه را در گزاره های حدیثی گستره علوم اسلامی با محوریت گزاره های اعتقادی ارزیابی نموده است. جهت بازشناسی موضوع مذکور سه دانش رجال، تفسیر و تاریخ از این منظر نگریسته شده اند و جوانب مختلف آن و عواملی که در این مسأله موثر بوده اند همچون حاکمان، راویان و مولفان به بحث گذاشته است. از آنجایی که انگیزه سیاسی با هدف دستیابی به اعتبار دینی و وجاهت اجتماعی به دنبال مدیریت فضای علمی در راستای منافع تعریف شده بر می آید، علوم مذکور بیش از علوم دیگر در معرض اراده های سیاسی واقع شده اند. آنچه طبق تحقیق حاضر بهدست آمده حضور دو غایت سیاسی در دو طیف موثر حاکمان و محققان است که یکی با غایت حفظ قدرت سیاسی و دیگری به منظور حفظ پایگاه اجتماعی باورهای اعتقادی بر اساس ملاحظات سیاسی در ارائه گزارش های علمی عمل نموده اند.
خلاصه ماشینی:
اما پرسش این است ؛ کدام یک از علوم اسلامی بیشتر در معرض مداخلات سیاسی قرار گرفت اند؟ چگونه می توان علومی که از دخالت سیاسی مصون نمانده اند، از یکدیگر متمایز ساخت ؟ اجزاء و عناصر دخیل در ملاحظات سیاسی می تواند کدام یک از طیف های فعال اجتماعی در این عرصه باشند؟ آیا این دخالت صرفا به تصمیمات حکومتی محدود می گردد یا آنکه بخش هایی دیگر از بدنه علمی نیز بنابر اقتضائات خاصی ملاحظات سیاسی را در ارائه گزارش های علمی دخالت داده اند؟ در پاسخ به پرسش نخست چنین فرضیه ای می توان به دست داد؛ آن علومی بیشترین آسیب از رهگذر مداخلات سیاسی دیده اند که بیشترین أثرگذاری در ایجاد اعتبار و مشروعیت سیاسی ایفا می نمایند.
با قرار دادن بخش نامه تحریم نقل حدیث کنار این رفتار خاص تفسیری روشن میشود که چنین سیاستی در ابعاد مختلف در دستور کار اعضای بلند پایه سقیفه قرار گرفته است ؛ به طور نمونه در نقل مشهوری که ابوبکر در برابر یک پرسش قرآنی از پاسخ امتناع ورزید و گفت : کدامین آسمان بر من سایه افکند و کدام زمین مرا در بر گیرد اگر درباره خدا آنچه ندانم بر زبان آرم (سیوطی، ١٤٠٤ق ، ج١٠: ١٥٥).
با این مبنا بخش زیادی از احادیثی که پیرامون فضائل اهل بیت وجود دارد به اتهام شیعه بودن راوی آن کنار گذاشته میشود با بررسی نوع رویکرد رجالی که در طول تاریخ از سوی اصحاب رجال اهل تسنن انجام گرفته روشن خواهد شد که گروه زیادی از راویان با همه 66 شایستگی که در آنها وجود داشته به دلیل شیعه بودن یا گرایش شیعی صلاحیت آنها برای قرار گرفتن در نقل حدیث پذیرفته نشده است .