چکیده:
این مقاله به بررسی نظری عوامل و پیامدهای بروز جنسیت در ساختار و
کارکردهای خانواده با رویکرد جامعهشناسی اسلامی میپردازد. به منظور معرفی
بهتر رویکرد اسلامی» که هدف اصلی مقاله است» ازسویی در بخش چهارچوب
نظری» مبانی عام و خاص این رویکرد بهاختصار مطرح شدهاند. مبانی عام به
مبانی جامعهشناسی اسلامی در همه حوزهها و مبانی خاص به مبانی جامعهشناسی
اسلامی در حوزة خانواده و جنسیت اشاره دارند؛ ازسویدیگرء در خلال مباحث»
با اشارهای گذرا به دیدگاههای جامعهشناختی» بهویژه موضع رویکرد فمیلیستی در
هر مسئله» زمینة مقایسه و بررسی تطبیقی رویکرد اسلامی با رویکردهای رقیب
فراهم شده است. نتیجه این بررسی بیانگر آن است که جامعهشناسی اسلامی
در الگوی معرفیشده» ازحیث روشهای تجربی و فنون آماری» داعیة ویژگی
منحصربهفردی را ندارد و وپژگیهای اصلی آن را باید در ابعاد نظری شامل ابعاد
تبیینی» تفسیری و هنجاری جستوجو کرد.
خلاصه ماشینی:
آیا تفاوتهای جنسی طبیعی میتوانند مبنای ارزشگذاری متفاوت دربارة زن و مرد باشند؟ در ارتباط با پرسش نخست، در منابع اسلامی ضمن تأکید بر تشابه زن و مرد در هويت و جایگاه انساني و بخش عمدهای از ویژگیهای جسمی و روحی، وجود چند دسته از تفاوتها بین زن و مرد مفروض گرفته شده یا به آنها تصریح شده است که بهطور خلاصه از این قرارند: - تفاوت در قابلیتهای تولیدمثل که موضوعی بدیهی و آشکار است؛ - تفاوت در قدرت بدنی که به موجب آن، جنس زن بهطور نسبی ضعیفتر از جنس مرد است(حرّ عاملی، بيتا، ج14:ص 131، 121، 119)؛ - تفاوت در نیازها و امیال جنسی با شاخصهایی مانند قویتر بودن میل جنسى مرد در مقایسه با میل جنسى زن، تحريكپذيرى جنسى سریعتر مرد و بردبارى جنسى بیشتر زن(همان، ج14: ص 42ـ40؛ ج15: ص 452؛ مجلسى،1403 ق.
حتى در جوامع صنعتى معاصر كه بهدليل كاهش توليدمثل، زنان با محدوديت كمترى از اين جهات روبهرو هستند و قدرت بدنى، نقش چندانى در بسيارى از مشاغل ندارد، اينگونه تفاوتها همچنان تأثیر چشمگيري دارند؛ بااینوجود، بهدلیل رد جبرگرایی در رویکرد اسلامی، تفاوتهای جنسی صرفاً پيشزمينههایى فطرى براى تقسيم جنسيتى کار در خانواده تلقی میشوند، بدون آنکه برای آنها خصلتی جبرى فرض شود و میتوان گفت تقسيم جنسيتى کار ازسویی، در تفاوتهاى طبيعى زن و مرد و ازسویدیگر، در تصميمهاى آگاهانه يا نيمهآگاهانة جمعى و مبتنيبر ارزشهاى فرهنگى ريشه دارد.